HeaderEnsani2

 

برای مطالعه دوران فعّالیت‌های مهندسی و صنعتی که مقدّم بر این دوره است، اینجا را کلیک نمایید: ArrowFanni_Logo

 تولّدی دوباره، آغازی نو

پس از سال‌‌ها کار مدیریت در بخش صنعت، کشش درونی به دانش و معرفت‌‌های انسانی که از ابتدای نوجوانی با من بود و همواره بخش قابل توجهی از وقتم را به خود اختصاص می‌‌داد، بالأخره کارساز شد. علی‌‌رغم مصلحت سنجی‌‌های اقتصادی و روند رو به رشد شرکت در حوزه صنعت، کار اقتصادی را در پاسخ به آن ندای درونی‌‌ام رها کردم و با پیشینه‌‌ای که در روان شناسی و تحقیقات جامعه شناختی داشتم، وارد حوزه فرهنگی شدم. این تغییر کلّی، مانند یک تولّد دوباره بود که امکان اقناع آن خواست اولیه درونی را فراهم می ساخت. در شروع کار و اشتغال فرهنگی، کار معلّمی را انتخاب کردم.

این دوره، دوره ‌‌ای سرشار از مطالعات و نگارش اندیشه ها در قالب یادداشت های پراکنده بود. با توجه به مهارتی که در دو زبان انگلیسی و آلمانی داشتم، موسسه فرهنگی جدیدی تأسیس کردم، که در کنار ارائه خدمات مشاوره، به تدریس این دو زبان در سطح عالی اشتغال داشت. در این دوره به تدریس هر دو زبان در سطح پیشرفته و تربیت معلمین، و نیز ارائه درس برای اساتید دانشگاه که در جستجوی مهارت بیشتری در نگارش و مکالمه زبان انگلیسی بودند پرداختم.

Tracket2_Front Tracket1_Front

در دوران مدیریت این موسسه، به جوانان متعددی خدمات مشاوره و آموزش ارائه شد و علاوه بر این، موسسه به عنوان مرکزی برای تحقیقات فرهنگی و اجتماعی، مجالی برای ایجاد مقالات و انجام تحقیقات ارزشمند، به خصوص در حوزه خانواده و علوم تربیتی فراهم نمود. فعالیت اصلی دیگر موسسه، کار در زمینه شیوه های انتقال دانش و بهینه‌‌سازی سبک‌‌های تدریس بود. در همین زمان بود که تدریس به جمعی از اساتید دانشگاه در خصوص زبان انگلیسی با مفاهیم انسانی، زمینه‌‌ساز دعوت من به دانشگاه گردید.

مشاور اجتماعی معاونت دانشجویی و فرهنگی دانشگاه

تحلیل و تشریح مسائل مختلف روان شناختی در حوزه های خانواده و ارتباط با جوانان، زمینه‌‌ای شد تا معاون دانشجویی وقت دانشگاه علم و صنعت ایران از من دعوت به همکاری نماید . تا کنون نیز چند بار فعالیت در بخش دولتی به من پیشنهاد شده بود، امّا همیشه خود را در بخش خصوصی موثرتر می‌‌دانستم و نپذیرفته بودم. با وجود بی میلی به کار و مدیریت در بخش دولتی، امّا با توجّه به مطالعات وسیعی که در حوزه انسانی داشتم، این دعوت فرصتی بزرگتر برای خدمت ‌‌رسانی بیشتر به من می‌‌داد. نهایتاً نه به عنوان کسب یک جایگاه شغلی، بلکه بر اساس علاقه به کار با جمعیت بزرگی از جوانان این دعوت را به عنوان مشاور اجتماعی معاون دانشجویی دانشگاه پذیرفتم.

این دوره، اگرچه دوره کوتاهی بود، با تولید مقالات متعددی همراه بود که در نشریات مختلف دانشگاهی برای اساتید و جوانان منتشر می‌‌شد. فعالیت‌‌های این دوره ما بسیار متنوع بود، مانند:

  • بهبود فضای کار کارمندان و ارائه مشاوره به آنان در خصوص مسائل کاری و خانوادگی،
  • شفاف‌‌سازی نیازهای جوانان در سطح دانشگاه جهت پویایی و انگیزش علمی در جلسات مدیران،
  • راه‌‌اندازی نشریه “دانشگاه ما” برای اطلاع‌‌رسانی یکپارچه و سریع به دانشجویان، اساتید و کارمندان،
  • بازدید منظم از خوابگاه‌‌ها در قالب هیئتی از مدیران، و بررسی مشکلات در دیدار دانشجویان،
  • ارائه طرح در رنگ‌‌آمیزی خوابگاه‌‌ها بر اساس روان‌‌شناسی رنگ‌‌ها.

برای نشریه دانشگاه ما که به تازگی در معاونت دانشجویی راه‌اندازی شده بود، دو نقش فرهنگی در نظر گرفته شد: کمک به رشد روابط انسانی در دانشگاه، و طرح مفاخر علمی تاریخ ایران جهت توسعه احساس هویت جوان ایرانی. با مطالعاتی که در خصوص الگوهای ارتباطات انسانی در دانشگاه داشتم، به مرور ضرورت تألیف کتابی را برای گسترش فضای انسانی سالم، اصلاح چارچوب‌‌ها و روابط چهار نهاد اصلی مدیران، اساتید، دانشجویان و کارمندان جهت ارتقای کیفی روابط درون دانشگاهی احساس کردم که نهایتاً با عنوان “دانشگاه نمونه” به طبع رسید. این کتاب توسط معاون محترم وزیر علوم در معاونت دانشجویی و فرهنگی وزارت مورد تقدیر واقع شد و اجرای آن در دانشگاه علم و صنعت به عنوان دانشگاه پایلوت مورد درخواست وزارت قرار گرفت.

BookCover_DNemune_1390

کتاب دانشگاه نمونه، نسخه بهار ۱۳۹۰

در این زمان با حضور در مرکز مشاوره دانشگاه، بخش عمده ای از وقت خود را به ارائه مشاوره و رسیدگی به امور جوانان دانشجویان و نیز تدریس اختصاص می‌‌دادم. برخی از این جوانان با مشکلات تحصیلی و برخی با پیچیدگی‌‌های خانوادگی مواجه بودند. پس از مدتی، موفقیت و ثمربخشی شیوه جدیدی که در مشاوره داشتم، مورد توجه مرکز مشاوره و معاونت قرار گرفت.

من هیچ وقت کاری را که علاقه نداشتم و یک هدف بزرگ انسانی در آن نبود دنبال نکردم، و به همین دلیل در هیچ کاری که کردم به چشم شغل و ممرّ درآمد نگاه نکردم. لحظه دریافت اولین دستمزد از دانشگاه لحظه جالبی بود، چون من سال ها حقوق پرداخت کرده بودم و این اولین باری بود که حقوق دریافت می کردم. آیا این یک تنزّل اقتصادی بود؟ ولی این مرحله دیگری از زندگی من بود که به آن می بالیدم.

در سال ۱۳۸۶، وزارت علوم برای برگزاری جشن بزرگ دانش‌‌آموختگی دانشجویان غیرایرانی سراسر کشور در دانشگاه علم و صنعت ایران با دانشگاه وارد گفتگو شد. تا زمان حصول توافق، و از زمانی که دانشگاه پذیرفت که این مراسم را اجرا کند، مدّت باقی‌‌مانده برای اجرای این همایش تنها ۲۸روز بود، در حالی که دانشگاه‌‌های مجری در سال‌‌های قبل سه ماه، یعنی حدوداً نود روز برای اجرای مراسمی در ابعاد کوچک‌‌تر زمان داشتند، و مدیریت اجرای آن به تمامی بر عهده من قرار گرفت.

زمان باقی‌‌مانده بسیار کم بود، و این خطر وجود داشت که در این مدّت بسیار کوتاه به هیچ‌‌وجه نتوان جشنی با ابعاد بسیار وسیع دانشگاهی که در آن چهارصد دانشجو بین المللی فارغ‌‌التحصیل از دانشگاه‌‌های مختلف کشور، به مدّت سه روز حضور داشتند تدارک دیده شود. علاوه بر این در این جشن وزرا و سفرا و مهمانان ویژه و برگزاری نمایشگاه‌‌های فرهنگ ملل مدنظر بود که بسیار با اهمیت می‌‌نمود.

بحمدا… این مراسم با ۱۸۰۰عملیات اجرایی با موفقیّت اجرا گردید که اجرای موفّق این جشن موجب قدردانی و خرسندی مسئولین وزارت و رئیس محترم دانشگاه از مجریان گردید. سه روز نمایشگاه با تعداد کثیری غرفه بسیار مورد توجّه بازدیدکنندگان قرار گرفت. این اولین مسئولیت کاملاً اجرایی من در بخش دولتی بود و با فعالیت شبانه‌‌روزی همراه شد. مجموعه عملیات اجرایی در کتابی که جهت یادبود تنظیم و تألیف گردید مدوّن گردید.

Closing_Festival_1386

مراسم اختتامیه پنجمین جشن فارغ التحصیلی دانشجویان غیر ایرانی دانشگاه­های کشور، تیرماه ۱۳۸۶

دو لذّت بی پایان

به خاطر دارم در سخنرانی‌‌ای که در جلسه اختتامیه این مراسم داشتم، پس از خوشامدگویی که به سه زبان فارسی، انگلیسی وآلمانی بیان کردم، گفتم:

“دو چراغ تابناک، دو لذتی که برخلاف بسیاری لذت ها، رنج و بدحالی به دنبال ندارند، عبارتند از آموختن، و خدمت کردن. بروید و به خصوص برای طبقات زیرین جامعه‌‌تان خدمت کنید و مطمئن باشید که این دو لذت‌‌هایی هستند که پایان ندارند.” و این مطلب، نه تنها با عقل معنوی قابل تأیید است، بلکه به واقع ریشه در تجربه سالیان دراز داشت.

Speech_Festival_86

سخنرانی در پنجمین جشن فارغ التحصیلی دانشجویان غیر ایرانی دانشگاه­های کشور، تیرماه ۱۳۸۶

تحوّل در مرکز مشاوره دانشگاه

مرکز مشاوره، قلب فضای انسانی دانشگاه است، و شاید تنها متولّی مستقیم فضای انسانی دانشگاه و ناظر بر سلامت اعضای دانشگاه و حفظ انگیزه‌‌ها است، که همگی پیش نیاز پیشرفت علمی هستند. من در مرکز مشاوره، ظرفیت عظیمی برای اثرگزاری در دانشگاه می‌دیدم. در آغاز سال تحصیلی ۱۳۸۶، معاونت دانشجویی از من برای مدیریت مرکز مشاوره دعوت نمود. با آن که پس از سال ها کار مدیریتی، کار به عنوان محقق و مشاور را بیشتر می‌‌پسندیدم، نگاهی که به ظرفیت بزرگ مرکز مشاوره و ضرورت تحوّل در آن در من وجود داشت، سبب پذیرش اصرار معاونت گردید.

شرح دوران مدیریت و تحوّل مرکز مشاوره طی حدود پنج سال، در این بخش مختصر نمی‌‌گنجد (توضیح گسترده‌تر این دوره از تلاش‌ها در مقاله چگونه می‌توان اثرگذاری مرکز مشاوره را در دانشگاه بهبود بخشید قابل مطالعه است). در این دوره مرکز مشاوره، توانست از یک نهاد خدماتی کوچک، به مرکزی علمی، تخصّصی و فعّال تبدیل شود که علاوه بر یاری‌‌‌رسانی به مراجعان، برای پیشگیری از آسیب های شناخته شده به مدیریت‌‌های دانشگاه ارائه طریق کند، با تبلیغ و اطلاع‌‌رسانی گسترده، بر نگرانی دانشجویان مراجعه کننده از این که توسط دوستان خود بیمار تلقی شوند، غلبه کرده و با معرفی خود به عنوان یاوری برای ارتقای مهارت‌‌‌های اجتماعی و تحصیلی، اقبال دانشجویان را به حدود ۲/۵ برابر برساند، و با هماهنگی با معاونت آموزشی دانشگاه و حضور موثر در دانشکده‌‌ها، به طور تخصصی به برنامه‌‌ریزی برای ارتقای انگیزه‌‌های علمی اقدام نماید.

Hamkaran_MaMoshavere_1390

در جمع پرسنل و مشاوران مرکز مشاوره

در این دوره تلاش‌‌های من در حوزه تحقیق و مطالعه علی رغم مشغولیت‌‌های مدیریتی ادامه یافت و حاصل آن‌‌ها در چهار کتابچه به همراه آثاری از سایر مراکز مشاوره از سوی دفتر مرکزی مشاوره توزیع گردید. علاوه بر آن، کتاب دیگرم با عنوان “هدفمندی و خودباوری در دانشگاه” توسط دفتر فرهنگی وزارت علوم منتشر شد.

Book_Hadafmandi_1388

کتاب هدفمندی و خودباوری در دانشگاه، نسخه بهار ۱۳۸۸

در دانشکده: به دنبال رشد فضای انسانی؛ زمینه‌‌ساز پیشرفت علمی

پس از مباحث تخصصی که با تألیفات متنوعی درزمینه انگیزش دانشجویان و پویایی فضای انسانی در محیط آموزشی مطرح شده بود، در سال ۱۳۸۹، رئیس دانشکده مهندسی برق دانشگاه علم و صنعت دعوت نمود تا بر اساس رویکردی روان شناختی، طرحی برای ارتقای انگیزش علمی دانشجویان و رشد فضای انسانی دانشکده ارائه نمایم. شاید این اولین بار بود که یک مشاور روان شناس ، به طور خاص به آسیب شناسی جنبه های انسانی و سلامت روان در یک دانشکده فنّی و ارائه و اجرای برنامه برای ارتقای آن می‌‌پرداخت.

این مسئله مهم است، زیرا در هر دانشکده، منظور از پیشرفت علمی، رشد و پویایی در عرصه تفکّر، و توسعه خلّاقیت و تولید علم است. اما در دانشکده‌‌ای که عمدتاً با جوانان سروکار دارد (و نباید فراموش کنیم که هیجان موتور محرّک جوان است،) پیشرفت علمی بدون شک نیازمند ارتقای انسانی است. ارتقای انسانی شامل بهبود روابط بین فردی، صمیمیت و احترام در رابطه استاد و دانشجو، افزایش احساس اتصال و انگیزه کار است. معمولاً این جنبه مورد غفلت واقع می‌‌شود، شاید به خاطر آن که مسئولان دانشکده های فنّی خود دارای زمینه کار فنّی هستند و کم‌‌تر فرصت داشته‌‌اند در حوزه نیازهای انسانی سازمان تأمّل کنند.

این در حالی است که گاه اندکی توجّه و برنامه‌‌ریزی در خصوص جنبه انسانی محیط مانند نوع ارتباط استاد و دانشجو، می‌‌تواند تعداد دانشجویان مشروطی را تا حد نصف کاهش دهد. برخی شیوه‌‌های ارزشیابی وقتی به عنوان تنها اهرم دانشکده برای ترغیب به درس خواندن به کار می‌‌روند، موجب اضطراب و استرس غیر سازنده هستند. پیاده‌‌سازی راهکارهایی برای انتخاب اهداف ارزشمند توسط دانشجویان جوان و ایجاد احساس اتّصال عاطفی با محیط دانشکده گاه بسیار کم‌‌هزینه است، اما تحوّلی اساسی در پویایی علمی دانشجویان تازه وارد (که با گذر از کنکور نیاز به تعریف هدفی جدید برای تلاش مورد انتظار دانشکده دارند،) پدید می‌‌آورد.

به همین دلیل طرح ارتقای فضای انسانی و پیشرفت علمی دانشکده مهندسی برق در نسخه اوّل بر چند محور استوار شده بود: زمینه‌‌‌سازی برای هدفمندی و انگیزه‌‌مندی دانشجویان، ارتباط استاد و دانشجو، اتصال با نیازهای کشور به عنوان منبع کار و پویایی علمی دانشکده، مشارکت دانشجویان در اداره محیط دانشکده خود، و همچنین همگرایی و همدلی اساتید فارغ از جهت‌‌گیری‌‌های فردی و در جهت رشد علمی دانشکده. با عضویت من در هیئت رئیسه دانشکده مهندسی برق و پس از جلسات متعدد، این طرح به خصوص با مشارکت فعّال اساتید جوان و سایر اساتید علاقه‌‌مند وارد مسیر اجرا شد و اکنون نیز با عملی شدن بخش قابل توجهی از برنامه، برنامه گسترده‌‌تر پیشرفت دانشکده در شش کارگروه از جمله کارگروه‌‌های “ارتقای کارِ گروهی” و “ارتباط فعّال با صنعت” و “ارتقای شیوه‌‌های آموزشی” دنبال می‌‌شود.

WithFaculty_DaBarq_1388

همراه با هیئت رئیسه و برخی از اعضای هیئت علمی در جمع دانشجویان ورودی سال ۱۳۸۸ دانشکده مهندسی برق

Father_JashnFareghotahsili92_cmprsed

جشن فارغ‌التحصیلی سال ۱۳۹۲ همراه با دانش‌آموختگان دانشکده مهندسی برق، رئیس و معاونین دانشگاه.

در اواخر سال ۱۳۹۰، در حالی که بیشتر برنامه‌‌های رشد مورد نظرم را در محدوده اختیارات اجرایی در مرکز مشاوره پیاده کرده بودم، مرکز مشاوره را تحویل دادم و حضور خود را در دانشکده مهندسی برق استمرار بخشیدم. در این زمان، علاوه بر ارائه مشاوره به ریاست دانشکده در خصوص آسیب‌‌شناسی فضای کاری دانشکده و بهبود سازوکارهای آموزشی، مشاور دانشکده نیز هستم. مشاوره به اساتید بیشتر جهت ارتباط بهینه و یاری‌‌رسانی موثر به دانشجویان و درک نیازهای آنان صورت می‌‌پذیرد، در حالی که مشاوره به دانشجویان بیشتر در راستای ایجاد انگیزه علمی، و صرف وقت و پی‌‌گیری مشکلات آنان و مشاوره به کارمندان دانشکده در خصوص حل معضلات و مشکلات کاری و شغلی انجام می‌‌گیرد. سخنرانی‌‌های منظمی برای اساتید در جهت ارتقای شیوه‌‌های آموزشی و نیز ارتباط موثر آنان با دانشجویان در حال اجراست. چند جلسه سخنرانی برای کارمندان در جهت تحوّل سازنده در فضای کاری و ارتباطات انسانی، زودتر از آن‌‌چه انتظار داشتم آثار خود را نشان داد و راهبرد اساسی هیئت رئیسه در احترام به جایگاه همه اعضای دانشکده اعم از اساتید، کارمندان و دانشجویان، منجر به آرامش و احساس همبستگی در جهت هدف مشترک دانشکده گردید. سخنرانی برای دانشجویان در حیطه نگاه به آینده، هدفمندی، خودآگاهی و خودباوری نیز همچنان با برنامه‌‌ای منظم دنبال می‌‌شود.

در حالی که تألیفات گذشته من بیشتر بر کلّیت دانشگاه متمرکز بود، کارهای تحقیقاتی من در این دوره بیشتر با تمرکز بر تحلیل فضای انسانی دانشکده دنبال شد. حاصل این تحقیقات که دانشجویان دانشکده مهندسی برق نیز با مشارکت در نظرسنجی‌‌ها در پیدایش آن نقش داشته‌‌اند، کتاب “در مسیر پویایی همراه با دانشجویان” است که تمرکز ویژه آن بر افزایش انگیزه علمی دانشجویان در محیط دانشکده و پیشگیری از افت تحصیلی است، و اساساً کتاب راهنمایی برای مدیران دانشکده‌‌ها به شمار می‌‌رود. در این کتاب ابتدا نیازهای روانشناختی دانشجویان برای پویایی در محیط دانشکده را بررسی کرده و بعد به عوامل محیطی که در محیط آموزشی با این نیازها مرتبط هستند می‌‌رسیم. در این میان، اهمال‌‌کاری تحصیلی و ارتباط آن با نحوه تأمین انگیزه‌‌های تحصیلی از سوی دانشکده، و نقش اساتید در انگیزش دانشجویان نیز مورد بحث قرار می‌‌گیرد، مدلی برای علل افت تحصیلی و کاهش اعتماد به نفس در دانشجویان سال اول ارائه می‌‌شود، و به نقش خانواده، دانشکده و مراکز مشاوره در پیشگیری از این فرایند اشاره می‌‌گردد.

Book_DarMasirPooyaee_90

کتاب در مسیر پویایی همراه با دانشجویان، تألیف بهار ۱۳۹۰

مصاحبه کننده: لطفاً از علائق و کارهای تحقیقاتی دیگر و کارهایی که اکنون در دست نگارش دارید برایمان بگویید.

بخشی از مطالعات و کارهای من در حوزه تاریخ و تحلیل روانشناختی وقایع تاریخی است. کتاب “ظهور و افول اسپانیای اسلامی” در این حوزه نوشته شده و هدف از آن در واقع اشاره مختصری است به پیشینه علمی در تمدن مسلمانان و این که غفلت از چه چیز و چگونه می‌‌تواند منجر به شکست و افول یک مجموعه بالنده گردد.

در حال حاضر علائق تحقیقاتی من در حال حاضر در حوزه روان‌‌شناسی خانواده، از جمله در رشد کودک و نوجوان، مسائل زناشویی و لطائف تربیتی، و همچنین در حوزه روان‌‌شناسی اجتماعی و محیطی به خصوص با تکیه بر محیط‌‌های آموزشی و فضای انسانی دانشکده‌‌ها و ارتباط ساختار و کیفیت آن‌‌ها با انگیزش و سلامت دانشجویان تمرکز یافته است. نگارش کتابی در خصوص روان‌‌شناسی تاریخی و تحلیل روانشناختی تاریخ را در دست دارم.

مصاحبه کننده: در آخر این گفتگو مشتاق شنیدن یک پیام از شما هستیم…

آینده را بسیار روشن می‌‌بینم. آن‌‌چه انجام شده تازه سرآغاز کارهای بزرگی است که در پیش رو است. از خداوند می‌‌خواهم که به همه ما امید و پایداری، و توفیق تلاش و خدمت عطا کند.

برای مطالعه دوران فعّالیت‌های مهندسی و صنعتی که مقدّم بر این دوره است، اینجا را کلیک نمایید: ArrowFanni_Logo

 

ss

  1. احمد شریفی گفت:

    با عرض سلام،
    از خوندن زندگی نامتون کلی لذت بردم و کلی غبطه خوردم. امیدوارم روزی بتونم مثل شما همواره به ندای درونیم لبیک بگم.
    واقعیتش برای من برداشت شما از خداوند بسیار دلنشین و آشنا اومد، حدود 6-7 ماه پیش من که در حال خوندن دکترا مکانیک بودم تصمیم گرفتم دکترای مکانیک رو رها کنم و اون موقع به نوعی شاید همین ندای درونی که شما ازش حرف میزنین رو احساس کردم. تو ماه مرداد بود که استعفا دادم و شهریور اومدم ایران و از اون موقع شروع کردم به مطالعه کتب روان شناسی و همین 5شنبه کنکور ارشد روانشناسی دارم و باید بگم هرچند 5ماه از برگشتن نمیگذره ولی این اتفاق برای من هم یک تولد دوباره بوده، یک اتفاق توصیف نشدنی و از این بابت بسیار خدا رو شکر میکنم.
    بسیار از آشناییتون خوشبختم،

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تلاش علمی خستگی‌ناپذیر

خانواده سالم، احیای خانواده، و جامعه خانواده محور وجه بارز کار علمی استاد را تشکیل می دهد، و سابقه ای بیش از چهل سال را در تحقیق و مشاوره رقم زده است. در نگرش ایشان، ارزش های اجتماعی از خانواده سرچشمه می گیرد و خانواده منبع رشد اخلاقی جامعه است، و حل موثر بیماری های اجتماعی با توجه به محوریت خانواده سالم امکان پذیر خواهد بود. ایشان در فاصله سالهای 1386 تا 1390 عهده دار مدیریت مرکز مشاوره روانشناختی دانشگاه علم و صنعت و نیز مشاور دانشکده مهندسی برق در ارتقای فضای انسانی و پیشرفت علمی بوده اند. وجه مهم دیگر فعالیت علمی و تخصصی ایشان، حوزه جوانان، و روانشناسی اجتماعی و محیطی با تکیه بر محیط‌های آموزشی، به خصوص آموزش عالی و دانشگاهی است. امروز ایشان به عنوان مشاور ارشد رئیس دانشگاه شاهد، و نیز به عنوان مشاور اجتماعی معاونت فرهنگی دانشگاه علم و صنعت برای پیشرفت علمی بر مبنای ارتقای فضای انسانی تلاش می کنند. ایشان معتقدند که انگیزه قوی و ارتباطات سالم انسانی در میان اعضای دانشگاه، کلید تحرک علمی است و بیدار کردن انگیزه های خفته جوانان، به معنای فعال ساختن ظرفیت های نهفته دانشگاه برای تاثیرگزاری در کشور است.