تلویزیون و انگارهسازی
بر اساس یکی از ارزیابیهای موجود، در کشور ما هر کودک به طور میانگین ۳۶ ساعت در هفته با تلویزیون به سر میبرد، و در مقابل تنها ۲۰ دقیقه با پدر خود به تبادل مینشیند. تلویزیون شاید به طور میانگین ۱/۳ وقت روزانه ما را به خود اختصاص دهد، و به نظر میرسدمجاری ارتباطی یا اطلاعاتی جدیدتر نیز از نفوذ آن در زندگی ما نکاستهاند.
آثار اجتماعی و روانشناختی تلویزیون و صنعت تصاویر متحرک، بسیار گستردهتر از چیزی است که تصور میشود. تلویزیون تا عمیقترین زوایای حریم خصوصی ما وارد میشود و به علّت ماهیت یکسویه و شتابزده اطلاعات، فرصت تحلیل، سنجیدن، و واکنش به اطلاعات دریافتی را از ما میگیرد و ما را به تسلیم وا میدارد.
در این سخنرانی با دیدی روانشناسانه به تلویزیون پرداخته میشود، نشان داده میشود که چگونه برنامههای تلویزیونی بی آنکه متوجه باشیم، تصوّر ما را از رفتارهای “درست” در حوزه خانواده و جامعه میسازند، و چگونه انگارهها و تصویر ما را از خوشبختی شکل داده و نسبت به گذشته دستخوش تغییر ساخته اند، در حالی که بسیاری از این انگارهها با واقعیت و طبیعت ما فاصله دارند.
در بخشی از سخنرانی با رجوع به آرای برخی از منتقدین جوامع صنعتی، نقش تلویزیون در تبدیل جمعیت جوانان این جوامع و سایر جوامع هدف به یک بازار مصرف جدید، و تأخیر قابل توجه در رشد روانی آنان مورد اشاره قرار میگیرد و بر لزوم مجهز شدن به مهارتهای ضروری عصر حاضر، و نحوه مدیریت اطلاعات دریافتی تأکید و راهکارهایی در این زمینه ارائه میگردد.