چگونه میتوان اثرگذاری مرکز مشاوره را در دانشگاه بهبود بخشید
مراکز مشاوره دانشجویی، به خصوص در دانشگاههای فنی، تنفسگاه انسانی دانشگاهها هستند. با این حال در برخی از موارد نقش مراکز مشاوره در دانشگاه ها به کلینیکی برای یاری به دانشجویان مراجعهکننده محدود شده است. در فاصله سالهای ۱۳۸۶تا ۱۳۹۰ تجربه مدیریت مرکز مشاوره دانشگاه علم و صنعت ایران نشان داد که مرکز مشاوره علاوه بر این نقش اولیه میتواند فعّالانه بر فضای انسانی دانشگاه نظارت داشته باشد، و ضمن اقدامات پیشگیرانه در سطح دانشگاه، به منظور کاهش آسیب ها و رشد انگیزش و پویایی دانشجویان به نهادهای مدیریتی دانشگاه ارائه طریق نماید و در تصمیمسازیها ایفای نقش نماید. اقدامات صورت گرفته در این بازه زمانی طی چند گامهای مدیریتی تشریح شده است. بخشی از نتایج این اقدامات که در قالب آمار مراجعات و نظرسنجیهای گسترده مورد بررسی قرار گرفته است، به اختصار شامل رشد چشمگیر رویکرد دانشجویان به مرکز مشاوره (بیش از ۲٫۳ برابر در دو سال اول)، کاهش تعداد دانشجویان مشروطی تا نصف در دانشکده مورد مشاوره، رضایت بالای دانشجویان مراجع از مرکز و امیدواری به آن (بیش از ۹۰٪ مراجعان در موارد مختلف نظرسنجی، احساس بهبود، اهمیت مرکز مشاوره، و رضایت از رفتار پرسنل آن را گزارش میکنند) بوده است.
مقدمه
جمعیت بزرگی از جوانان هر ساله از دروازههای دانشگاهها عبور میکنند، جوانانی که هر یک انسانی منحصر به فرد هستند، و با نیازهای مختلف انسانی، از جمله نیاز به احساس امنیت، تعلّق خاطر، صمیمیت،عزت و احترام و فرصت شکوفایی استعدادها پا به محیط دانشگاه گذاشتهاند. اما انبوهی حضور آنان باعث غفلت ما از نیازهای منحصر بفرد آنان شده است. پس از مدتی، هر یک از ما به وظایف رسمی خود بسنده می کنیم و آنچه برجای میماند، برخوردهای خشک اداری یا نوعی دانشجو پروری صنعتی است، که همه را با یک شیوه میراند و به یک شیوه میسنجد و در این فرایند آموزشی به مثابه خط تولید، هر محصولی که نمره نیاورد، کنار گذاشته میشود. آنچه در این میان بیش از هر چیز دیگر مورد غفلت است نیازهای انسانی فرزندان ماست که برخی از آنها هنوز برای این مسابقه بیامان توجیه نشده بودند یا با توجه به شرایط خانوادگی، کمتجربگی و یا دشواریهای جسمی و روحی، نیاز به کمک بیشتری داشتند تا خود را با محیط دانشگاه سازگار کنند.
افزون بر اینها، برخورد اساتید با دانشجویان سال اول نسبتاً خشک و رسمی است، احساس صمیمت و امنیت و یافتن جایگاه خود در محیط جدید برای این دانشجویان نسبتاً دشوار است، و والدین گاه نسبت به نقشی که پشتیبانی عاطفی آنان در موفقیت فرزندانشان در محیط جدید دارد، آگاه نیستند. اغلب برنامه مشخصی برای نشان دادن شیوه متفاوت درس خواندن در دانشگاه نسبت به دبیرستان به دانشجویان ورودی جدید وجود ندارد. عواملی مانند کیفیت رابطه با استاد و شیوه تدریس رابطه استواری با فرسودگی تحصیلی دارند و واقعیت آن است که بسیاری از اساتید و کارکنان کمتر به آثار عمیق منش و شیوههای کلامی و رفتاری خود واقف هستند. در اثر مجموعه این غفلتها، ما نیروهای مولّد و اشتیاق سازنده علمی فرزندانمان را به راحتی از دست میدهیم.
با این مقدمه، مشاهده میشود که مرکز مشاوره، در یک دانشگاه، به خصوص در یک دانشگاه فنّی و با آموزش صنعتی از نوع امروزی، به منزله یک تنفّسگاه انسانی است. نقش آن نه صرفاً به مثابه یک کلینیک برای موارد خاص، بلکه در واقع مرکزی برای تلطیف و روح بخشیدن به فضای دانشگاه است که عملکرد آن گذشته از مشاوره به دانشجویان و ارائه خطوط لازم به مسئولین دانشگاه برای پیشگیری از موانع رشد روانی فرزندان دانشگاه، به اموری مانند آسیب شناسی و بهبود انگیزههای پیشرفت علمی در دانشکدهها امتداد مییابد. این مقاله با مرور اهداف، راهبردها و اقداماتی که در فاصله زمانی سالهای ۱۳۸6 تا ۱۳۹۰ صورت گرفت و تحلیل اجمالی نتایج آنها نشان میدهد که میتوان در چارچوب نسبتاْ محدود مدیریت دولتی ظرفیتهای معطّل مانده در مراکز مشاوره را شکوفا نمود.
تحوّل در مرکز مشاوره
در مدیریت سازمانها به دو نوع شیوه شاخص می توان اشاره نمود؛ نوع اول سازمانهایی هستند که ایستا بوده و صرفاً اداره میشوند، و نوع دوم سازمانهایی که پویا بوده و شیوه مدیریت در آنها پذیرای دشواریهای تحول به منظور ارتقای سازمان است. در نوع اول یک روال اداری شناخته شده و مرسوم علیرغم پارهای نقائص ادامه میيابد. در نوع دوم یک هدف جمعی بزرگتر توسط مدیران و کارمندان پذیرفته شده، و رشد سازمان در این راستا تعریف میشود. در نوع دوم، روابط انسانی خوبی بین مدیران و کارمندان در محیط کار برقرار است. این فضای سالم باعث افزایش امنیت ذهنی و شغلی بوده و افراد به جای رقابت ناسالم یکدیگر را در مسیر هدف یاری میکنند. در چنین فضایی است که ظرفیت تحوّل و پذیرش تغییرات به وجود میآید. مرکز مشاوره نیز برای ارتقای کارآمدی خود، بایستی همین مسیر را انتخاب مینمود. در ادامه این بخش گامهای مولّد تغییر و تحوّل در مرکز مشاوره در قالب شش گام مدیریتی بررسی میشود. سپس اهداف، راهبردها و اقدامات در قالب جدول (۲) جمعبندی میگردند.
گام اوّل : تغییر نگرشها
تحوّل در نگرش پرسنل مرکز مشاوره: اولین گام برای سازمانی که میخواست به یاری فضای انسانی دانشگاه بشتابد، ابتدا ارتقای فضای انسانی خود بود. ایستایی در هر سازمان، پس از مدتی نیروهای اعضا را صرف درگیری در درون و با یکدیگر میکند. با افزایش اتصالات و همبستگیها در درون ساختار، و پویا نمودن انگیزههای انسانی اعضا در مسیر یک هدف مشترک مانند خدمت رسانی بیشتر، پس از مدتی همکاریها و همدلیها مجال ظهور یافت و مرکز مشاوره به عنوان یک مرکز پویا با کارکنانی علاقهمند، در دانشگاه شناخته شد.
تحوّل در نگرش دانشجویان: تحوّل مهم دیگر، تحوّل در نگرش دانشجویان بود که بر اثر اطلاعرسانی گسترده رخ داد. در دورههای قبل، مرکز مشاوره برای بیشتر دانشجویان جایی دور و ناشناخته بود، و اگر کسی برای مشاوره به آنجا میرفت، بعید نبود که دوستانش به او گمان دیوانگی ببرند، یا او را به طعنهای با همین مضمون بنوازند. در دوره قبل مدیریت مرکز مشاوره، تلاشهای مثبتی برای شناساندن خدمات مرکز در خوابگاهها و اردوهای دانشجویی آغاز شده بود. ما کوشیدیم ضمن حفظ و گسترش این دستاوردها، دامنه تبلیغات مرکز مشاوره را در تمام دانشگاه گسترش دهیم. پس از خوابگاهها، جلسههای معارفه دانشجویان جدید و غذاخوریها، نوبت به دانشکدهها رسید و همزمان، دفتر پژوهشها که در این دوره در مرکز مشاوره مستقر شده بود، آمار رو به رشد توجه دانشجویان به مرکز را زیر نظر گرفت. این آمار رشد قابل توجهی را نشان میداد.
تحوّل نگرش به مراجعین در در درون مرکز مشاوره: تلاش دیگری نیز برای تغییر نگرش مشاوران از بیمارانگاری مراجعان (در اصطلاح فنّی: علامتمحوری) به رشدمحوری آغاز شد. بسیاری از مراجعان ما نه به دلیل مشکلات روانشناختی، بلکه برای یاری گرفتن در فرایند رشد شخصیت خود و برای تکمیل مهارتهای خود به ما مراجعه میکنند، و اگر مشاور صرفاً به علائم بیماریشناختی توجه داشته باشد، از یاریرسانی موثر باز میماند.
تحوّل در نگرش مدیران، اساتید و کارمندان: همزمان، به عنوان مدیر مرکز مشاوره، بایستی به تغییر نگرش مدیران، اساتید و کارمندان دانشگاه توجه میکردم، و از فرصتهای رسمی و غیررسمی در گفتگو با آنان برای این منظور استفاده میکردم. با تحمّل دشواریها و صرف زمان، این تفکر در سطح مدیران و اساتید ایجاد شد که مرکز مشاوره صرفاً جای بیماران نیست، و میتوانند آن را یاوری برای خود در چالشهای ارتباطی و انسانی و نقطه امنی برای ارجاع دانشجویان با موارد خاص تحصیلی، خانوادگی و تحصیلی جهت یاریرسانی به آنها، قبل از صدور احکام تحصیلی و انضباطی در نظر بگیرند.
گام دوم: پویایی سازمانی و ایجاد ساختارهای جدید
سازوکار اصلی ما در تعریف کارکردهای جدید مرکز مشاوره، ایجاد کارگروههایی متشکل از پرسنل مرکز مشاوره بود. هر کارگروه از یک یا چند عضو مرکز تشکیل میشد و یک نفر میتوانست به تناسب توانایی در بیش از یک کارگروه فعالیت نماید. اولین کارگروهها برای تبلیغات و اطلاعرسانی، کارگاههای آموزشی و همایشها، و پیشگیری از سوءمصرف مواد تشکیل شدند. از جمله کارگروههای بعدی، کارگروه ارتباط با والدین جهت استفاده از ظرفیت والدین در مواقع حساس برای یاری به دانشجویان بود. با نقشآفرینی کارگروه ویژه ارتباط با اولیا، والدین هر دانشجو حداقل دو بار دعوت میشدند، یک بار در مهر ماه همزمان با استقبال از ورودیهای جدید و یک بار در اردیبهشت ماه سال بعد، در میانه نیمسال دوم تحصیلی فرزندان. به این ترتیب، والدین فرصت مییافتند تا با حضور در دانشگاه در ابتدا و پس از تجربه تحصیل، شناخت و اتصال لازم برای یاریرسانی به فرزندانشان را به دست آورند. از سوی دیگر، برای درک دغدغهها و جذب همکاری والدین، جلساتی با والدین داوطلب داشتیم. کارگروه دیگر، کارگروه جذب و تعدیل نیروهای انسانی بود که به نمرهدهی به مشاوران و انتخاب بهترین و قویترین مشاوران برای جایگزینی و گسترش کادر مشاوران مرکز مشغول شد. پرسنل مرکز مشاوره به دورههای آموزشی جدید اعزام میشدند و در بازگشت، مسئولیت کارگروههای مربوطه را بر عهده میگرفتند. کارگروه دیگری نیز امور سایت مرکز مشاوره را بر عهده گرفت. برای اولین بار، مرکز مشاوره یک متخصص گرافیک و طراحی را استخدام نمود که در کارگروههای نشریات مرکز و در کارگروه سایت ایفای نقش مینمود. کارگروه پژوهش و ارتقای تحصیلی که در مراحل بعدی تشکیل شدند، به عنوان ناظران فضای انسانی در یک دانشگاه فنی، نمرات دانشجویان و علل افت تحصیلی را در سراسر دانشگاه زیر نظر گرفتند و در همکاری با معاونت آموزشی و با تهیه لیست دانشجویان مشروطی، برای کارگاههای آموزشی ارتقای مهارتهای تحصیلی برنامهریزی مینمودند.
شرحی از کارگروه ها و وظایف آنها در زیر قابل مشاهده است.
گام سوّم: گسترش خدمت و حضور فعّال در دانشگاه
حضور فعّال در حوزه مدیریت: مرکز مشاوره در جلسات مدیران دانشگاه با طرح مسائل مهم انسانی در تصمیمسازیهای کلان دانشگاه ایفای نقش مینمود، و در ارتباط با اقدامات پیشگیرانه و مرتبط با سلامت روان و انگیزش دانشجویان به مدیران دانشگاه ارائه راهکار مینمود.
حضور در جلسات و اردوهای معارفه دانشجویان ورودی جدید: مرکز مشاوره در جلسات معارفه دانشجویان سال اول حضور مییافت، برای رساندن دانستنیهای مهم نیازهای فرزندان به والدین، آنان را در روز ثبت نام در قالب همایشهای پرجمعیت دعوت می نمود، در میزگردهای مشاوره به پرسشهای آنان پاسخ میداد و در اردوهای معارفه خارج شهر غرفه و سخنرانی برگزار میکرد و در خصوص چالشهای پیش روی دانشجویان و راهکارهای مربوطه در ویژهنامههای مخصوص دانشجویان تازهورودی اطلاعرسانی مینمود و خدمات مرکز مشاوره را تشریح مینمود. در هر اردو مشاورین مرکز و مدرسین درس مهارتهای زندگی برای تشکیل کارگاههای متنوعی در جنب اردوی معارفه برای هر دانشکده سازماندهی میشدند. تمرکز این کارگاهها در حوزه سازگاری با محیط جدید (دانشگاه) و روشهای متفاوت درس خواندن در دانشگاه نسبت به دبیرستان قرار داشت.
انتشار نشریه برای دانشجویان و والدین: انتشار دو نشریه به صورت ماهانه برای دانشجویان و فصلنامه برای والدین در دستور کار قرار گرفت. نشریه دانشجویان علاوه بر انتقال مهارتهای پایه میکوشید در مناسبتهای ویژه (ایام امتحانات، ورودیهای جدید، خوابگاه و…) مطالب مفید مورد احتیاج برای دانشجویان را منتشر نماید. حوزه تمرکز مقالات تألیفی یا انتخابی برای والدین برمحور آشنا ساختن آنان با حمایتهای مورد نیاز فرزندان در دوران دانشجویی، سلامت خانواده و ارتباط والدین با یکدیگر و با فرزندان، نحوه مدیریت استرس و دلتنگی، آشنایی با فضای زندگی خوابگاهی و آشنایی با محیط دانشگاه و قواعد آن قرار داشت.
اردوهای مشاورهای-اجتماعی: علاوه بر این، مرکز مشاوره به منظور افزایش امکان ارتباط مشاوران و دانشجویان و اشنایی بیشتر با مسائل اجتمایی و روانشناختی، اردوهایی تحت عنوان اردوهای مشاورهای-اجتماعی را طراحی و به طور منظم برگزار نمود. در این اردوها، نماینده مرکز مشاوره و مسئول تدارکات، مسئول کارگروه اردوهای مشاورهای-اجتماعی، و یک مشاور به همراه دانشجویان داوطلب عازم مراکز زیارتی و فرهنگی میشدند. این اردوها به طور متناوب برای دانشجویان پسر و دختر به طور جداگانه برگزار میگردید.
دورههای ارتقای مهارتهای ارتباطی کارکنان دانشگاه: یکی از مواردی که مرکز مشاوره در تألیفات خود و در جلسات مختلف ضرورت توجه به آن را گوشزد کرده بود، مخرّب بودن رفتار سرد و خشک اداری برخی مسئولین و بعضاً برخوردهای نامناسب با دانشجویان بود. رفتارهای سرد برخی از کارکنان اداری، احساس امنیت در محیط جدید را مختل میکند، و میزان احساس اتصال و تعلق خاطر دانشجویان را نسبت به عضویت در محیط دانشگاه کاهش میدهد و به دنبال آن بر انگیزه تحصیلی اثر نامطلوب میگذارد. به دنبال توجّه مسئولین به این مسئله، مرکز مشاوره کارگاههای آموزشی متنوّعی برای کارکنان دانشگاه در زمینه مهارتهای ارتباطی برگزار نمود. بازخوردهای بعدی نشان داد که این جلسات نقش مثبتی داشتهاند.
گسترش حوزه ارائه خدمات مشاوره به تمامی دانشگاهیان و خانواده دانشجویان: پس از جذب مشاوران جدید و توسعه ظرفیت مشاوره، مرکز مشاوره اعلام نمود که نه تنها به دانشجویان، بلکه به خانوادههای آنان، به کارمندان دانشگاه و به اساتید نیز خدمات مشاوره ارائه خواهد نمود. علّت این تصمیم آن بود که عملکرد تحصیلی و سلامت روان دانشجویان، از سلامت خانواده آنان و بهبود فضای آن قابل تفکیک نبود و با این تدبیر، اساتید نیز برای حل مشکلاتی که می توانست در ارتباط آنان با دانشجویان اثر بگذارد، یاورانی مجهز به علم روز مییافتند.
گام چهارم: به سوی یک مرکز تخصّصی پیشرفته
ارتقای تخصصی مشاوران: در سال ۱۳۸۸ مرکز مشاوره با بیش از 30 مشاور در زمینههای مختلف ارائه خدمات مینمود که هر یک از چند مرحله بررسی و داوری عبور کرده و به دقت انتخاب شده بودند. برنامهریزی برای دانشافزایی تخصّصی خود مشاورین نیز با دعوت سخنرانان برجسته در حوزه روانشناسی در خود مرکز مشاوره صورت میگرفت.
راهاندازی واحد مددکاری اجتماعی: مددکار، کسی است که پیگیری فرایند مشاوره و درمان تخصّصی برخی از مراجعان با مسائل حادّ را تا زمان اطمینان از بهبود شرایط او بر عهده میگرفت و در این مسیر سایر بخشهای دانشگاه را با مرکز هماهنگ مینمود. با جذب یک مددکار مجرّب و دو همکار دیگر، واحد مددکاری مرکز مشاوره نیز در سال ۱۳۸۷آغاز به کار نمود. البته این مجموعه از اقدامات در جهت گسترش، با تمایل موجود در ساختارهای دولتی برای کوچک شدن سازگاری نداشت، امّا در اینجا بحث نیازهای انسانی مطرح بود، و ما بر این باور بودیم که بایستی به نیازهای موجود فکر کنیم و خود را با نیازهای مخاطبین خود تطبیق دهیم.
سامانه آمارگیری و گزارشنویسی: هدف ما مجموعهای قوی با قدرت برنامهریزی بر مبنای گزارشها، آمار، فعاليّتهای پژوهشی، و جلسات تحلیل پروندهها بود که ضمن ارتقای خود، برای پیشگیری از مشکلات، افت تحصیلی و ناکامیهای دانشجویان به مدیریت دانشگاه ارائه طریق نماید. بر این اساس با راهاندازی دفتر پژوهش و مقالات و جذب یکی از روانشناسان جوان، خلّاق و مبتکر در طرحهای سلامت روان، سامانه آمارگیری منظمی ایجاد شد که به ما امکان میداد تعداد دانشجویان مراجع و نوع نیازمندیهای آنان را به تفکیک مقطع یا نوع مسئله بررسی نماییم و بر مبنای آن برای هر دانشکده برنامه ارتقا یا کارگاههای آموزشی جداگانهای در نظر بگیریم. همچنین ساختاری برای گزارشنویسی هماهنگ مشاوران ایجاد کردیم و قواعدی برای درج گزارشها به لحاظ محتوایی و ساختاری در مرکز جاری شد.
طرحهای نوآورانه در سلامت روان: طرح همیاران سلامت روان را به صورت پایلوت در خوابگاهها به اجرا درآوردیم. در این طرح دانشجویان داوطلب با شرکت در دورههای مقدماتی با برخی نشانهها و نیازهای روانشناختی دانشجویان آشنا میشدند تا بتوانند ضمن یاریرسانی اولیه به دوستان خود، آنان را در شرایط نیاز به مرکز مشاوره ارجاع نمایند. همچنین در طرح مشترکی با معاونت آموزشی دانشگاه به نام طرح ارتقای تحصیلی، دانشجویان مشروط ملزم به گذراندن دورههای ارتقای مهارتهای تحصیلی شدند.
با جمعی از همکاران مرکز مشاوره
تشکیل شورای تخصّصی مرکز مشاوره: هدف از تشکیل این شورا رسیدگی دقیق به موارد خاص، و ایجاد هماهنگی تیمی بود، تا به عنوان مرجعی تخصّصی در سیر تشخیص تا درمان و رسیدگی به شکایتها در کنار مشاور مربوطه عمل نماید. این شورا همچنین وظیفه تصمیمگیری نهایی در مورد جذب کارکنان و مشاوران روانشناس را بر عهده داشت و برای نیازها و برنامههای کلان مرکز مشاوره سیاستگذاری مینمود. در این شورا مدیر مرکز، یک روانپزشک، یک مددکار با سابقه و یک روانشناس بالینی حضور داشتند.
طرح درآمدزایی: با گسترش خدمات مرکز مشاوره و اثرگزاری آن در دانشگاه، نیاز به فضای بیشتری احساس میشد. مرکز مشاوره با هدف توسعه فضا، و تأمین هزینهها و کمک به دانشگاه در کسب درآمد، طرح ساختمان جدیدی را به ریاست دانشگاه ارائه نمود، که مجاور به بیرون از دانشگاه بود و میتوانست ضمن پذیرش مراجع از بیرون از دانشگاه و ارائه خدمات با نرخ معلوم،، همچنان به طور رایگان به دانشجویان و دانشگاهیان ارائه خدمات نماید. اگرچه این طرح امکانسنج شد و مورد موافقت اولیه قرار گرفت، امّا متأسّفانه مشکلات معمول اداری و مالی فرصت اجرای آن را به ما نداد.
گام پنجم : نشریات، کتابها، دورههای آموزشی و نقشآفرینی خارج از دانشگاه
برگزاری کارگاههای آموزشی: یکی از اقدامات مستمر ما، برگزاری کارگاههای آموزشی در دانشگاه بود، که در حوزههایی مانند مهارتهای تحصیلی، ارتباطات بین فردی، سازگاری با زندگی دانشجویی و زندگی سالم در خوابگاه ارائه میشد. در حوزه خانواده، کارگاههای مرتبط با ازدواج و انتخاب همسر برای دانشجویان، و نیز کارگروههای خانواده سالم و فرزندپروری، در خوابگاه متأهّلین ارائه میشد. در چند مورد، مرکز مشاوره به درخواست شهرداری و مدارس منطقه برای ارائه مشاوره و برگزاری کارگاه پاسخ مثبت داد تا به این ترتیب، نقش دانشگاه را در بهبود محلّهای از شهر که در آن مهمان است، پربارتر نماید.
تألیف کتاب درسی بر اساس نیازسنجی اساتید: همچنین دغدغه کمبود کتاب درسی که با تیازهای بومی ما بیگانه نباشد، منجر به ایجاد کتاب مستقلی برای این درس شد. نگارش این کتاب ناشی از احساس نیازی بود که ما به وجود کتابی متناسب با نیازهای جوان ایرانی در این حوزه میکردیم. مدرسینی که تجربه بیش از چند دوره تدریس درس مهارتهای زندگی و آموزش خانواده را داشتند، در مرکز مشاوره به مشارکت فراخوانده شدند. نسخه نهایی را بارها با حساسیت بازبینی کردیم. نتیجه همه تلاش ها کتابی شد در پانزده فصل، که در یازده فصل اول مهارتهای دهگانه زندگی مانند خودآگاهی، حلّ مسئله، کنترل خشم و ارتباط بین افراد پوشش داده شده و چهار فصل پایانی به ترتیب به جایگاه و منزلت خانواده، تفاوتهای روحی و روانی زن و مرد، ازدواج، و استحکام بنیان خانواده اختصاص دارند.
گام ششم: تقویت مهارتهای اساتید و نقشآفرینی فعّال در فضای دانشکدهها
گام اساسی بعدی حضور فعّال در دانشکدهها بود. بسیاری از مراجعان مرکز زمانی برای حل مشکل خود مراجعه می کردند که دو ترم از افت تحصیلی یا مشروطی آنان گذشته بود، واضح بود که بایستی برای حل مشکلات به سراغ سرچشمه می رفتیم. به لطف خداوند، تلاشهای من برای معرفی نیازهای موجود و شناساندن خدمات مرکز مشاوره موثر واقع شد. این گام طی مراحل زیر برداشته شد:
دسترسی مستقیم به نشریات مشاورهای: ابتدا برای اطلاعرسانی و ارتباط با دانشکده ویترینهایی که آن را گنجینه مشاوره نامیدیم و شامل نشریات و کتب چاپ شده توسط مرکز است، برای هر دانشکده طراحی، ساخته و نصب شد.
مشاوره به مسئولین دانشکدهها در خصوص مدیریت فضای انسانی دانشکده: مشاوره به شورای دانشکدهها در خصوص آسیبشناسی سازوکارهای انسانی ابتدا از دو دانشکده آغاز شد و به مرور دانشکدههای دیگری نیز خواستار آن شدند.
سخنرانیهای منظم برای دانشجویان در دانشکدهها: سخنرانیهای منظمی در هر دانشکده برای دانشجویان در خصوص چالشهای زندگی دانشجویی، هدفمندی و نگاه امیدبخش به آینده برگزار گردید. این خدمات برای اولین بار، و بنا بر درخواست رؤسای دانشکدهها و در شش دانشکده مهندسی برق، صنایع، فیزیک، عمران، و شیمی ارائه میشد و به تدریج به یک روال شناخته شده نزد رؤسای دانشکدهها تبدیل شد.
یکی از نتایج این تلاشها کاهش آمار مشروطیها تا نصف در یکی از دانشکدهها بود و نتیجه اساسی دیگر، توجّه دادن مدیران به ارتباط مهم امّا مغفول میان عوامل انسانی و محیطی موثر در انگیزه و پویایی دانشجو از یک سو و پیشرفت و پویایی دانشکده از سوی دیگر.
ارتباط با اساتید و طرح استاد راهنما مشاور: مرکز مشاوره بر اساس مطالعات خود در دانشکدهها، به نقش بیرقیب اساتید در تأثیرگزاری بر انگیزهها، امیدواری و سلامت روان دانشجویان واقف بود، و به همین علّت، بخشی از نیروی خود را به برقراری ارتباط با اساتید اختصاص داد. یک طرح مرتبط با اساتید دانشکدهها، طرح “اساتید راهنما مشاور” بود، که درآن اساتید با شرکت در دورههایی در روانشناسی سلامت روان نزد مرکز مشاوره، برخی علامتها و مداخلات اولیه برای یاری رسانی موثر به دانشجویان را میآموختند و برای ارجاع دادن دانشجویان نیازمند به مرکز مشاوره، با مرکز هماهنگ میشدند. به عنوان مثال، اگر استادی مشاهده نماید که دانشجویی اخیراً رویهای مبنی بر بیاعتنایی به کلاس و برخورد تمسخرآمیز در پیش گرفته است بایستی چه کند؟ از دید روانشناختی این پدیده میتواند آغاز یک اختلال باشد که در آن دانشجو نتوانسته است میان انتظارات خود، و واقعیات و انتظارات محیط آموزشی به تعادل برسد. احساس اضطراب، بر میز زدن مکرّر قلم و مشابه آن نیز نشانه هستند و در صورت یاری موثر، معمولاً به آسانی حل میشوند. در قالب این طرح، مرکز مشاوره میکوشید اساتید را نسبت به مسائل سلامت روان دانشجویان دغدغه مند و آگاه سازد.
ایجاد دسترسی به منابع مورد نیاز برای اساتید: علاوه بر طرح استاد راهنما مشاور، بایستی منبعی از اطلاعات مورد نیاز اساتید را به صورت دائمی در دسترس آنان قرار میدادیم. به این منظور، ایجاد نشریه پیام آشنا اساتید در دستور کار قرار گرفت.
ایجاد سایت مشاورهای اساتید: با هدف قرار دادن مطالب متنوع و بهروز روانشناختی به صورت آرشیوی و به منظور آشنایی بیشتر اساتید با نیازهای دانشجویان و مهارتهای مفید ارتباطی، کارگروه ویژهای تشکیل و وبسایت جامعی طرّاحی شد، و مطالب مفید برای اساتید با نگارش، مطالعه، جستجو تدوین گردید. البتّه، علیرغم کار ارزشمندی که صورت گرفته بود متأسفانه فرایندهای اجرایی آن در مدیریت بعدی ادامه نیافت.
بخش سوم: اثرگزاری اقدامات
تجربه ما در مرکز مشاوره دانشگاه علم و صنعت در سالهای ۱۳۸۶تا ۱۳۹۱ نشان داد که که مدیریت کارآمد و تحوّلگرا در ساختار دولتی، هر چند گاهی آسان نیست، امّا امکانپذیر است. استقبال دانشجویان و رویکرد آنان به مرکز مشاوره پس از اقدامات صورت گرفته در راستای شناساندن و معرفی خدمات مرکز موثر واقع گردید (نمودار) و نظرسنجی سال ۱۳۹۰از دانشجویان مراجعه کننده به مرکز (۷۰مراجع) نشاندهنده آن است که مرکز مشاوره در این سالها توانست به یک کانون امیدبخش و موثر در زندگی دانشگاهیان تبدیل گردد. نمودار زیر نشاندهنده توزیع نظر مراجعین در قبال اهمیت نقش مرکز مشاوره در دانشگاه است و جدول (۱) نتایج اجمالی نظرسنجی رضایت دانشجویان از خدمات مرکز را نشان میدهد.
گزاره نظر سنجی: من مرکز مشاوره را بخش مهمّی از دانشگاه میدانم. محور عمودی درصد پاسخدهندگان با یک گزینه خاص را نشان میدهد(جمعیت:۷۰نفر)
خلاصه اقدامات مدیریت مرکز مشاوره در جدول (۲) جمعبندی شده است.
شنیدن ارائه گزارش مختصر مدیریت تحوّلگرایانه مرکز مشاوره روانشناختی دانشگاه (۱۳۸۶ تا ۱۳۹۰) در سمینار سراسری سامت روان دانشجویان، اصفهان، اردیبهشت ۱۳۹۳.