مقدمه
کتاب خانواده در تندباد، بعد از پانزده سال تلاش مستمر، در آغاز سال ۱۴۰۴ توسط نشر معارف متولد شد و در دسترس خوانندگان قرار گرفت.
چرا این کتاب را نوشتم؟ سالها تجربه مشکلات خانوادههای ایرانی، به عنوان مشاور و محقق حوزه خانواده، این امکان را فراهم ساخته است که ریشه این مشکلات را عمیقتر از گذشته ببینم. ما در شیوه رایج مشاوره بر نقش فرد در بروز بیماریهای خانواده تاکید میکنیم، اما این رویکرد ما را از این حقیقت غافل میسازد که فضای فرهنگی جاری جامعه، درست مانند هوایی که تنفس میکنیم، میتواند بیماریزا باشد. نظرتان در مورد آثار روانی پیامهای رسانهای مشوق بیبند و باری که جوانان ما دریافت می کنند چیست؟ سهم آن در کشمکشهای جوانان ما با والدین خود چقدر است؟ گذشته از این پیامهای آشکار که ممکن است در حذف آنها از فضای زندگی خانواده موفق باشیم، بخش عظیمی از مشکلات از پیامهای به ظاهر بیخطری ناشی میشود که اکثر ما آنها را ناخودآگاه پذیرفته و یا آنها را جزئی از فرهنگ جاری و سبک زندگی خود کردهایم. آلودگیهای فرهنگ جاری، سهم بزرگی در اختلاف و تعارض با همسرمان، در احساس جدایی و فاصله با فرزندانمان، کاهش آمار ازدواج و افزایش آمار طلاق دارد. اکنون در برخی از نقاط شهر تهران، نرخ طلاق به یکی از هر دو ازدواج رسیده است، و هر طلاق بدان معناست که حداقل دو نفر احتمالا باید با نوعی احساس ناکامی مزمن زندگی کنند.
برای ادامه مطالعه کلیک نمایید