کار و رضایت درونی

انتشار یافته در تاریخ: 4 نوامبر 2013

کار بی‌‌شک اساس رشد و سازندگی هر جامعه‌‌ای است. امّا نگاهی به نحوه اداره مشاغل گوناگون در جامعه ما، نشان می‌‌دهد که بسیاری از اصحاب مشاغل، به  کار خود  به عنوان یک اجبار معیشتی می‌‌نگرند؛ امری که شاید از قناعت  به حداقل‌‌ها در اجرای کار و رفع تکلیف، یا کم‌‌‌رونقی و کم‌‌جلوه بودن برخی محیط‌‌های کاری مشهود باشد. بی‌‌شک این کم‌‌حوصلگی صرفاً محصول شرایط اقتصادی نیست، و بخش عمده‌‌ای از آن ناشی از  نوع نگاه و ارزشگذاری ما نسبت به “کار”  است.

Stand_Work

در عین حال، گروهی نیز هستند که با علاقه به کار خویش، کار را به خاطر ارزشی که به کار نسبت می‌‌دهند با احساس هدفمندی، تعهّد و مسئولیت دنبال می‌‌کنند و رویکردی حداکثری در ارائه خدمت دارند، اینان از کار خود لذّت می‌‌‌برند و زمان کار را جزئی از  شور و نشاط زندگی  خود می‌‌بینند.

در این سخنرانی نگاه جدیدی به کار ارائه می‌‌گردد. رسیدن به رضایت درونی در کار، گاه نیازمند نوعی تغییر نگرش به کار است. چگونه می‌‌توانیم نگاه خود را به کار تغییر دهیم؟ از سوی دیگر به ریشه‌‌های تاریخی برخی پدیده‌‌‌های اجتماعی مانند کم‌‌ارزش بودن کار، تحقیر برخی مشاغل، و ضعف رابطه تحصیل با کار  و   نیازهای اجتماع و در مقابل آن توجّه نامعقول به مدارک تحصیلی به عنوان پرستیژ اجتماعی  پرداخته شده و برخی از ضرورت‌‌های برنامه‌‌ریزی برای ارزش یافتن کار در جامعه مطرح می‌‌‌گردد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تلاش علمی خستگی‌ناپذیر
تصویر استاد در حال سخنرانی

احیای ارزش‌های خانواده و دفاع از جامعه خانواده‌محور، و در یک کلام ترویج خانواده سالم به عنوان راهکار اصلی سلامت اجتماع، وجه بارز کار علمی استاد را تشکیل می‌دهد، و سابقه‌ای بیش از چهل سال را در تحقیق و مشاوره رقم زده است. در نگرش ایشان، ارزش‌های اجتماعی از خانواده سرچشمه می‌گیرد و خانواده منبع رشد اخلاقی جامعه است، و حل مؤثر بیماری‌های اجتماعی با توجه به محوریت خانواده سالم امکان‌پذیر خواهد بود.

کتاب اخیر ایشان «خانواده در تندباد»، به ریشه‌یابی عمیق آسیب‌های خانواده در عصر ما و راه‌حل‌های خروج از این آسیب‌ها می‌پردازد. ایشان در فاصله سال‌های 1386 تا 1390 عهده‌دار ریاست مرکز مشاوره روانشناختی دانشگاه علم و صنعت و نیز مشاور دانشکده مهندسی برق در ارتقای فضای انسانی و پیشرفت علمی بوده‌اند.

با اعتقاد به ضرورت گفتگوی اساتید با یکدیگر و همگرایی در بینش‌های اجتماعی و سیاسی آنان، ایشان از یاری‌دهندگان و احیاکنندگان هم‌اندیشی اساتید در دانشگاه بودند. وجه بارز دیگر در فعالیت علمی و تخصصی ایشان، حوزه جوانان، و روانشناسی اجتماعی و محیطی با تکیه بر محیط‌های آموزشی، به‌ویژه آموزش عالی و دانشگاهی است، و کتاب تحلیلی استاد با نام «مدیریت تحول‌گرا در دانشگاه» برآمده از سال‌ها تحقیق و تجربه در این حوزه است.

ایشان تا سال 1403 به عنوان مشاور معاونت فرهنگی و یا مشاور ارشد رئیس در دانشگاه‌ها فعالیت کرده‌ و بر نظریه پیشرفت علمی بر مبنای ارتقای فضای انسانی تأکید می‌کنند. اغلب مخاطبان دانشگاهی ایشان را با سخنرانی‌هایشان می‌شناسند، که تلاش شده در این سایت به‌صورت منظم ذخیره و آرشیو گردد.

کتاب‌های اخیر
(کلیک برای اطلاعات بیشتر)