نقد ساختار آموزشی
ساختار آموزش و ارزشیابی امروز ما، چه در دوران مدرسه و چه در سطح دانشگاه، دارای مزایا و معایبی است که نتایج خود را مستقیماً در حوزه خانواده، صنعت، اقتصاد، و روابط اجتماعی آشکار میسازند. نقاط قوّت و ضعف ساختار آموزشی ما کجاست؟ و ساختار مطلوبی که بتواند نسلی اندیشمند، و مجهّز به قدرت تحلیل و خلّاقیت و ایجاد راهحلهایی خارج از آموختههای رسمی پرورش دهد چگونه ساختاری است؟
در این سخنرانی ابتدا به اختصار به برخی پیشفرضهای شکلگیری نظام آموزشی امروزی اشاره میشود. سپس این سوال مطرح میشود که عناوین و محتوای دروس امروزی که عمده وقت فراگیران را به خود اختصاص میدهد، تا چه حد با نیازهای رشد انسانی و احتیاجات بومی ما در تطابق است. آیا لازم است برخی محتویات برای این منظور افزوده یا حذف شوند؟
سازوکارهای تدریس و ارزشیابی نیز از منظر آثار روانی و تبعات اجتماعی آنها نقد میشوند. به عنوان مثال، بسیاری معتقدند که از مزایای ارزشیابی کمّی (عددی- نمرهای) سرعت ارزشیابی است، اما در همان حال، این شیوه ارزشیابی، به لحاظ روانشناختی عامل اضطراب، و مختل کننده اعتماد به نفس دانسته شده، و میتواند به تضعیف روحیه مسئولیتپذیری و تعمّق منجر شود. برخی از انواع پاداش مستقیم به دانشآموزان رتبه اول می تواند به معنای تقویت کار فردی در مقابل کار گروهی باشد. در این سخنرانی پس از نقد سازوکارهای حاکم بر آموزش، به ویژگیهای ساختار مطلوب پرداخته شده و برخی نمونههای عملی در مسیر ایجاد چنین ساختاری مورد اشاره قرار میگیرند.