تربیت فرزندان مسلمان در عصر رسانه های مدرن
برای خانوادههای محترم ارتش پرافتخار جمهوری اسلامی ایران ۱۴۰۴/۶/۲۷
امروز یک خطر مهم خانواده و فرزندان ما را تهدید می کند که در گذشته وجود نداشت. نام این تهدید نامرئی فرهنگ مدرن است. فرهنگ مدرن، فرهنگ مردم غرب هم نیست. فرهنگ رسانه ای سرمایهداران غرب است. فرهنگی است ساختگی و برخلاف فرهنگ های دیگر از دل تاریخ سر بر نیاورده است. فرهنگی است ناسالم که در مجرای رسانههای فراگیر فناورانه، سیگنالهایی بر خلاف طبیعت انسان صادر میکند و انسان را از سرشت خود دور میکند.
این فرهنگ هودعرضهگری جسمانی را به جای خودعرضهگری عقلانی تشویق می کند. فردگرایی و تمرکز بر اهداف ترقی فردی را جایگزین احساس مسئولیت به پدر و مادر و همسر و خانواده و جامعه می سازد. به روز بودن را ارزش قلمداد می کند و همه اصالت های فکری را که میراث یک ملت برای فرزندانش است با برچسب کهنه و قدیمی طرد می کند. به سطحی بودن فرامی خواندو از تفکر عمیق و تامل در غایت زندگی بر حذر می دارد.
و از همه مهمتر: مادری را تحقیر می کند و پدر را بی اعتبار می کند و خانواده را سست می سازد و با ترویج آزادی غریزه از بند عقلانیت انسان، انسان را کم مایه می خواهد.عضو شدن در فرهنگ مدرن بسیار ساده و آسان است. کافی است ظاهرت را قدری عوض کنی! شلوار پاره بپوشی. حجابت را کم کنی…. تا عضو فرهنگ مدرن شوی! و چنین است که فرزندان ما از ما جدا می شوند. برای آن که فرزندان ما از آن جه به واقع برای انان خوب است،یعنی از فرهنگ اصیل موحدانه جدا نشوند، و بهره مندی از فناوری را به معنای افتادن در دام محتوای فاسد موجود در آن نبینند جه می توانیم بکنیم؟
این سخنرانی بخشی از پاسخ را در خود دارد. از جمله:
احترام و کرامت فرزندان در خانه«دختر خوشگلم» یا «دختر فهیم و دانای من» : چه چیز را ارزش می کنیم؟ زندگی مومنانه با نشاط در خانهمدیریت رسانه قدردانی و ارزشگزاری بالا به مادر توسط پدر در خانه
پرسش های مطرح شده در مراسم و پاسخ های دکتر :
پرسش :
با سلام خدمت استاد محترم، بیشترین مشکل من و همسرم سر فرزندان است که چگونه مدیریت کنیم. دو فرزند داریم یک دختر ۵ ساله و پسری ۳ ساله.پسر کوچکم مدام می خواهد بیرون باشد و بر خواسته خود پافشاری و اصرار فراوان دارد. چگونه مدیریت کنیم و آیا تا هفت سالگی به حرف او گوش کنیم یا نه؟
پاسخ :
به نظر می رسد که خانه برای او کسل کننده است و از این نظر علایق او درخانه باید زیاد شود و البته به نیاز او به بیرون رفتن هم توجه شود. یعنی به میزان کافی او را به پار ک ببرید، و بتواند در بیرون جنب و جوش داشته باشد. فضای بیرون اغلب چشم انداز وسیع و دلباز دارد و بچه می تواند مسافت های طولانی را بدود و این هم از نیازهای اوست.
اما در مورد خانه ظاهرا فعلا انگیزه های کافی در خانه وجود ندارد. اگر پدر و مادر یا با خواهرش بازی هایی در خانه انجام می شد و ارتباطات کلامی غنی تر یا تجارب عاطفی یا هیجانی مثبت بیشتری در خانه وجود داشت، تا حدی وضع بهتر می شد. یک برنامه تلویزیونی به نام «با هم بازی» در سایت شبکه پویا یا در سایت آپارات در دسترس است که ایده های متعددی برای بازی در خانه دارد و هر قسمت آن تنها چند دقیقه است.
به این ترتیب همزمان باید به پارک و بازی های بیرون از خانه، و نیز به داخل خانه پرداخته شود: وقتی این نیازها از هر دو طرف ارضا شود؛ یعنی بازی و تفریح در داخل و خارج منزل در چارچوبی که برای یک کودک سه ساله میسر است، انجام شود انشاا…. بهبود حاصل می شود. برای تحقق این امر باید هم آقا وقت بگذارد و هم خانم وقت بگذارد.
ضمنا برخی چیزها از نظر جسمی فشار ایجاد میکند: برخی خانه ها بیش از حد گرم هستند و خنکی بیرون برای بچه مطلوب تر است. برخی خانه ها از نظر هوا قدری گرفته اند و باید جریان هوای تازه را برای خانه بهبود داد، و مشابه این امور هم می تواند تا درجه ای موثر باشد.
پرسش:
با سلام، قدرت نه گفتن را در فرزندمان چگونه تقویت کنیم؟ دختر هفت ساله دارم.
پاسخ :
بچه ها باید یاد بگیرند که وقتی به جایی یا کاری دعوت می شوند بگویند «من بایداز پدر و مادرم سوال کنم که می توانم این کار را بکنم یا نه» وقتی دعوت می شود. این را با جرأت بیاموزند که بیان کنند. قطعا لازم است بخشی از آموزش های درون خانه در مورد این باشد که برخی کارها را نباید کرد. بنابراین وقتی او به کاری دعوت می شود که در نزد خانواده ناپسند است جواب باید نه باشد. هر کار شریرانه و زشت و شیطانی پاسخ آن نه است. در موردی که مغایرت ندارد هم لازم است بگوید «اجازه دهید من با پدر و مادرم مشورت می کنم و جواب می دهم.» به عبارت دیگر در مواری که کودک در معرض دعوتی قرار می کیرد اگر تا حدی قابل قبول است بگوید «من از پدر و مادرم مشورت می گیرم و بعد پاسخ می دهم.»
** نکته مهم این است که ما در خانه می توانیم این حالتها را مشابه سازی و تمرین کنیم.
به عنوان مثال مواردی هم هست که معلوم است جواب آن نه است، مثل آن که برویم همکلاسی مان را اذیت کنیم. تمرین به این صورت است که یکی (مثلا پدر) در نقش فرد بیگانه فاقد صلاحیت می آید و به مادر می گوید برویم فلانی را مسخره کنیم. مادر می گوید:«نه این کار زشتی است و خداوند آن را دوست ندارد». بعد بیگانه دوباره می آید و میگوید این را بخورید. مادر به عنوان الگوی رفتاری عمل می کند و کاری را که کودک قرار است بکند از خود نشان می دهد. مثلا می گوید: «نه نه نمی خوریم». بعد بیگانه همین دعوتها را از کودک می کند تا او پاسخ را تمرین کند.
پرسش :
با سلام، من یک دختر دارم که دانش آموز دوم راهنمایی است و هر چه به او اصرار می کنیم که حجاب داشته باشد اصلا توجه نمیکند. ما خانواده ای محجبه هستیم ولی او نگاهش به اطرافیان است.
پاسخ :
این که ما از او بخواهیم به شیوه ما عمل کند احتمالا به تنهایی پاسخ نمی دهد. کاری که باید انجام شود افرایش علم اوست، افزایش آگاهی او و قدرت تحلیل اوست بدون این که مسیری به او تحمیل شود. در واقع باید توجه کنیم که با بایدها خیلی از مواقع کار درست نمی شود و چه بسا علاقه نوجوانی که علائق خود را به آن سمت برده، به آن مساله بیشتر شود.
محتملا در دوران کودکی فرزندمان غفلت هایی شده است. آن زمان که او نونهال بوده می شد مسیر رشد فکری او را در امتداد همان مسیر معنوی قرار داد که والدین نیز به آن علاقه مند هستند. طبعا اکنون با چالشهای و سختی های بیشتری مواجه می شویم. اما انسان نباید ناامید شود. اکنون باید عقل او را در مسايل اجتماعی و دینی ارتقا دهید. این اقدامات قابل توصیه هستند:
▪️سعی کنید او با انسانهای صاحب صلاحیتی در خارج خانه که خود آن ها را قبول دارد، ارتباط بیشتری پیدا کند. این افراد ممکن است مادربزرگ، خاله یا عمه او باشند.
▪️سعی شود با دخترانی که باورهای دینی دارند دوست شده و عضو گروه های خوب شود.
▪️به او بگوییم این راهی است که تو باید با عقلانیت خود انتخاب کنی نه با احساساتت. برای این انتخاب عاقلانه هم باید شناخت و علم بیشتری داشته باشی تا بتوانی تصمیم بگیری. بیا به همدیگر کمک کنیم تا علم و دانشمان زیاد شود و بتوانیم در مورد سرنوشت آینده مان تصمیم بگیریم که کدام مسیر را انتخاب کنیم. سپس می توان فعالیت های مشترک لذتبخشی را در خانه تعریف کرد. مثل این که کتابهایی که باید خوانده شود انتخاب کنیم، بخوانیم و بیاوریم در خانه با هم صحبت کنیم. این جلسات خانوادگی باید لذتبخش باشد، مهربانی و ابراز عاطفه درآن زیاد باشد و در ساعت مناسبی از آرامش پدر، مادر و فرزند برگزار شود.
بعضی کتابها یا کتابچههای قابل معرفی:
▪️پوشش و حفاظت (کتابچه کوچک). سید احمد ساویز. سایت asaviz.ir بخش کتابچهها (از منوی بالا قابل دسترسی است)
▪️دختران آفتاب. انتشارات سروش. جمعی از نویسندگان
▪️ ستارهها چیدنی نیستند. نشر معارف. محمدعلی حبیباللهیان
▪️ناگفتههای صورتی. نشر معارف. سعید راجی
صوت جلسه :

