تأثیرگذاری کیفیت رابطه استاد و دانشجو در توانایی سازگاری و موفقیت دانشجویان مهندسی
هدف از این تحقیق بررسی اولیه نقش عواملی مانند صمیمیت، احترام متقابل، الگو بودن، نحوه برخورد، نحوه ارزشیابی و نمره محوری در رابطه استاد و دانشجو در توانایی سازگاری و موفقیت دانشجویان بر اساس دیدگاههای دانشجویان است. دانشجویان در ارزیابی خود اهمیت هر یک از این عوامل را تأیید نموده و اکثریت آنان (۷۰٪) نمره را با خودارزشی و احترامی که دانشجو در دانشکده تجربه میکند در ارتباط تنگاتنگ دانسته اند. بر این مبنا می توان پیش بینی نمود که کاهش نمره برای دانشجویان بار روانی قابل ملاحظه ای دارد و با اثرگذاری بر احساس خودارزشی در محیط دانشگاه، بازخورد نامساعدی بر عملکرد تحصیلی ایجاد می نماید. در این تحقیق شیوههای قابل توصیه به اساتید در خصوص رفتارهای اجتماعی، شامل رعایت عدالت و احساس تعهد و نحوه ارزشیابی و ایجاد زمینههای خلّاقیت مشخص شده است.
مقدمه
دانشجویان از بدو ورود به دانشگاه با چالشهای متعددی برای سازگار شدن با محیط و سازوکارهای دانشگاه مواجه هستند. یافتن احساس امنیت در محیط جدید، ایجاد نقاط اتصال و تعریف جایگاه خود در محیط جدید، و تبیین هدف معنابخش برای حضور در محیط و برقراری ارتباط با افراد و اجزای محیط بخشی از مراحل سازگاری موفق به شمار می روند. در این میان به نظر می رسد با توجه به نقش محوری و دائمی استاد، کیفیت رابطه استاد و دانشجو دارای اهمیت فوق العادهای باشد. با این حال تا کنون کمتر در خصوص اهمّیّت مؤلّفه های مختلف این رابطه و تأثیرگزاری مستقیم یا غیر مستقیم هر یک در انگیزش و موفّقیت علمی دانشجویان نوشته شده است. به نظر می رسد اقدام مراکز مشاوره در بهبود این رابطه و برگزاری دوره های افزایش مهارت اساتید نیازمند تحلیلی از آثار رفتارهای موجود بین استاد و دانشجو و مشخص کردن رفتارهای سالم در مقابل رفتارهای آسیب زا باشد (ساویز،۱۳۹۰). هدف از این تحقیق زمینه سازی برای چنین اقداماتی است.
در خصوص اهمیت رابطه اساتید و دانشجویان، نتایج تحقیقات نعامی و همکاران قابل توجه است. در این تحقیق رابطه معیاری به نام فرسودگی تحصیلی با برخی از عوامل موجود در فضای دانشکده مورد بررسی قرار گرفته است. فرسودگی تحصیلی به شرایطی گفته می شود که در آن استرسهای دائمی مانند نبود منابع درسی، محدودیت های زمانی و فشار درس و حجم بالای تکالیف، منجر به نوعی خستگی ذهنی و بی تفاوتی نسبت به مطالعه و فعالیت های درسی و امتحانی شده باشد. بر اساس این بررسی، از میان چهار عامل دسترسی به منابع، روش تدریس، محتوای دروس و رابطه استاد و دانشجو، عامل رابطه استاد و دانشجو بیشترین نقش را در تبیین فرسودگی تحصیلی دارد. از این رو به نظر میرسد دانشکدهها بایستی برای ارتقای احترام و صمیمیت در این رابطه بکوشند.
اگر استادي بخواهد از نيروي بزرگ ناشي از همدلي دانشجويان استفاده کند، عموماً خود و آنان را هم هدف، ياور، و همرزم يکديگر در مواجهه با ناداني و مشکلات ناشي از آن تصوير ميکند. ولی گاهي روش ارتباطي استاد با دانشجويان مبتني بر لحن منفي است. در چنين مواردي استاد تقريباً به طور دائم در کلاس لحن ناراضي را انتخاب ميکند. اتّخاذ این لحن اگرچه ممکن است در يک دوره موقت برخي از دانشجويان را به درس خواندن سوق دهد اما ضمن کاهش اعتماد به نفس دانشجويان، انتقال انگيزههاي واقعي، قويتر و ماندگارتر را براي علمآموزي مورد غفلت قرار ميدهد و در نتیجه نیروهای خلاق آنان را به حرکت در نمیآورد. در کنار اين مسأله يک فضاي انساني ناسالم به وجود ميآيد که در آن نه تنها رابطه صميميت و درک متقابل بين استاد و دانشجو برقرار نشده، بلکه به طور ناخودآگاه نوعي شرايط مخاصمه را بين استاد و دانشجويان به ذهن متبادر ميسازد که در آن استاد دائماً در جبهه مقابل قرار دارد و روز امتحان رعب انگيز جلوه داده ميشود. اين شيوه براي شکوفايي خلاقيت و تواناييهاي دانشجويان ناکارآمد است و امنيت ذهني را کاهش مي دهد.
عوامل مرتبط با استاد به دو حوزه علمی و انسانی قابل تقسیمبندی است. عوامل علمی شامل قدرت تدریس، مهارت انتقال مطالب و تسلّط علمی استاد هستند. در میان عوامل انسانی بر اساس مشاهده و تجربه عواملی شامل کیفیت رفتار استاد، نمره محوری و میزان تأکید استاد بر امتحان، نشان دادن تعهد و دلسوزی، تواضع و فروتنی، ابراز محبت در کلام و نگاه و توجّه به عدالت و رعایت حقوق دانشجویان را برگزیدهایم.
در این تحقیق قصد داریم بر اساس نظرسنجی ای که به کمک پرسشنامه صورت گرفته است، به ارزیابی مقدماتی برخی از فرضیات زیر بر اساس دیدگاههای دانشجویان بپردازیم:
۱- در صمیمیت و احترام متقابل در رابطه استاد و دانشجو، مهارت های ارتباط انسانی به اندازه توانمندی علمی و آموزشی نقش و اهمیت دارند.
۲- به علت تک معیار بودن ارزشیابی (یعنی نمره) از سوی استاد، پس از مدتی نمره ارتباط مستقیمی با احساس خودارزشی (ارزشمند بودن خویش) پیدا میکند و ناخودآگاه تبدیل به ملاک ارزش و احترام افراد می گردد.
۳- فراهم بودن فرصت برای بروز توانایی های منحصر به فرد علمی در دانشجویان و محدود نبودن ارزشیابی به نمرات، با شکلگیری احساس تعلق خاطر دانشجو به دانشکده و رشد او ارتباط مستقیم دارد.
۴- بخش عمدهای از دانشجویان پذیرای کار علمی جدّی توام با خلاقیت هستند، حتی اگر روشهای تدریس مبتنی بر تفکر و خلاقیت، سخت گیری بیشتری از سوی استاد کار بیشتری را از ناحیه دانشجو طلب کند.
روش انجام تحقیق
پرسشنامه ای که برای بررسی اولیه این فرضیات طراحی شد در سال ۱۳۹۰میان جمعی از دانشجویان کارشناسی یکی از دانشکدههای مهندسی توزیع گردیده است. تعداد دانشجویان ۵۲ نفر بوده و توزیع سال تحصیلی دانشجویان پاسخ دهنده در شکل (۱) داده شده است.
جمعآوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه انجام شده و الزامی به بیان نام برای پاسخ دهندگان وجود نداشته است. تنظیم پرسشنامه و طرح گزینههای سوالات آن مبتنی بر مجموعهای از گفتههای به دست آمده از دانشجویان طی مجموعهای از مصاحبهها بوده است. در اکثر موارد درصد باقیمانده تا صد در مورد هر سوال، متناظر با جمعیتی است که به آن سوال پاسخ نداده اند.
شکل ۱- توزیع سال تحصیلی دانشجویان شرکت کننده
پرسشنامه
۱- به طور میانگین، میزان صمیمیت و گرمای رابطه دانشجو و استاد را در دانشکده چگونه ارزیابی می کنید؟
□ مطلوب □ قابل قبول □ متوسط □ نامطلوب
۲- افزایش صمیمیت و همدلی میان استاد و دانشجو را چقدر در انگیزه و رشد علمی دانشجویان موثر می دانید؟
□ بسیار زیاد □ زیاد □ کم □ بسیار کم
۳- میزان ابراز احترام دانشجویان به اساتید دانشکده را چگونه ارزیابی می کنید؟
□ بسیار زیاد □ زیاد □ کم □ بسیار کم
۴- به نظر شما چه عواملی باعث کاهش صمیمیت و افت ارتباط قلبی در رابطه استاد و دانشجو می شود؟ (میزان اثر را با عددی از 1 تا 10 نمره دهی نمایید.)
□ تندی در رفتار استاد □ تاکید زیاد استاد بر امتحان □ عدم رعایت عدالت در میان دانشجویان □ عدم تعهد به ارائه خوب درس و تفهیم درست مطالب □ سایر موارد
۵- بر اساس تجربه شما افزایش صمیمیت با چه راههایی امکانپذیر می شود؟ (میزان اثر هر مورد را با ذکر عددی از 1 تا 10 نمره دهی نمایید.)
□ نشان دادن تعهد و دلسوزی □ تواضع و فروتنی □ ابراز محبت در کلام و نگاه □ عدالت و رعایت حقوق دانشجویان □ سایر موارد
بخش دوم: وابستگی خودارزشی و احترام شخص به نمره
۶- در دانشکده ما نمره دانشجو تا چه اندازه در احساس خودارزشی (یعنی احساس ارزشمند بودن خود) تاثیر می گذارد؟
□ بسیار زیاد □ زیاد □ کم □ بسیار کم
۷- در دانشکده ما نمره دانشجو تا چه اندازه در عزت و احترامی که او از سایرین دریافت می کند موثر است؟
□ بسیار زیاد □ زیاد □ کم □ بسیار کم
۸- در دانشکده ما چه عرصه هایی غیر از نمره امتحانی را برای مطرح کردن توانایی های خود (کسب موفقیت و احساس رضایت) مناسب یافته اید؟ (عدم پاسخ = عرصه ای نیافته ام)
(۱) کار در دفتر فرهنگی، انجمن علمی، یا سایر گروههای دانشجویی
(۲) مسابقات علمی ملی (مانند روباتیک)
(۳) با یکی از اساتید بر روی پروژه ای کار میکنم.
(۴) سایر موارد (خودتان ذکر کنید)
۹- اگر پاسخ شما به سوال قبل گزینه “عرصهای نیافته ام” بوده است، علت را در چه می دانید؟
(۱) عرصه های موجود با علائق و استعدادهای من سازگار نیست.
(۲) فشار درس و امتحانات مجال پرداختن به عرصههای دیگر را به من نمی دهد.
(۳) گرچه احساس نیاز می کردم و وقت هم داشتهام اما تا کنون به دنبال آن نرفته ام.
(۴) احساس نیاز نمی کردم.
۱۰- شما تا چه اندازه با پیدایش عرصه های متنوع تر برای کار علمی (غیر از امتحان و نمره) در دانشکده موافق هستید؟
□ بسیار زیاد □ زیاد □ کم □ بسیار کم
۱۱- شخصاً کدام یک از موارد زیر را ترجیح می دهید؟
(۱) دانشکده زمینه را برای کار کم علمی و امتحانات ساده و زودتر تمام شدن دوران تحصیل و اخذ موفق مدرک تحصیلی مهیا نماید.
(۲) دانشکده زمینه را برای کار زیاد و سخت علمی، ولی توام با خلاقیت و به مبارزه طلبیدن چالش ها، مهیا نماید.
نتایج
خلاصه نظرات به دست آمده از دانشجویان در خصوص سوالات (۳-۱) و (۱۱-۶) پرسشنامه در جدول (۱) آمده است. در خصوص سوالات ۴ و ۵ که دانشجویان میتوانسته اند نمره در پاسخ به گزینه ها ارائه نمایند، مقایسه نمرات داده شده به گزینه ها در شکل (۲) آمده است.
شکل ۲- پاسخ سوالات ۴ و ۵
بررسی نتایج و نتیجه گیری
یکی از معیارهای مهم در سنجش سلامت فضای انسانی دانشکده، وجود محبت و لطافت در روابط اساتید و دانشجویان است. چنان که از پاسخ به سوال ۱ بر می آید، بیش از ۷۰ درصد دانشجویان کیفیت این رابطه را متوسط یا نامطلوب ارزیابی نموده اند. پاسخ سوال۲ به ما نشان میدهد که رابطه استاد و دانشجو کاملا در انگیزش علمی دانشجویان موثر است. ۹۸درصد دانشجویان این اثر را زیاد یا بسیار زیاد دانسته اند.
در خصوص پارامترهای موثر در سقوط کیفیت رابطه استاد و دانشجو (سوال ۴)، توزیع درصد نمراتی که هر گزینه در مجموع دریافت کرده است، نشان می دهد که گزینههای مورد آزمون در مجموع مورد تایید دانشجویان بودهاند. در این میان عدم تعهد استاد در ارائه درس و عدم رعایت عدالت بیشترین نمره را کسب نموده اند. در خصوص عوامل موثّر بر ارتقای رابطه استاد و دانشجو (سوال ۵) توزیع درصد نمراتی که هر گزینه در مجموع دریافت کرده است، نشان میدهد که گزینه های مورد آزمون در مجموع مورد تایید دانشجویان بودهاند. در این میان عدم تعهّد و دلسوزی استاد و رعایت عدالت و حقوق دانشجویان بیشترین نمره را کسب نمودهاند. از آنجا که همین دو عامل در سوال ۴ تایید شده بودند، میتوان دو عامل تعهد و عدالت را تعیین کننده مهمّی برای کیفیت رابطه اساتید و دانشجویان دانست.
در خصوص اثر نمره بر احساس خودارزشی دانشجویان در محیط دانشگاه حدود ۷۰ درصد دانشجویان در پاسخ به سوال ۶ گزینه زیاد یا بسیار زیاد را انتخاب کردهاند. این نتیجه فرض ما را مبنی بر این که نمره میتواند پس از مدتی بر تلقی شخص از ارزش و تواناییهای خود اثر بگذارد تایید میکند. در این حالت اعتماد به نفس دانشجو و احساس کرامت او میتواند به نادرستی به نمرات او وابسته شود. کاهش اعتماد به نفس به نوبه خود توانایی او را برای غلبه بر دشواریهای درس خواندن تقلیل می دهد.
از دیدگاه سلامت فضای انسانی، احترام افراد نبایستی وابسته به چیزی باشد و همگان بایستی از لطافت و احترامی که بستر مناسب رشد شخصیت را فراهم می کند، برخوردار باشند. در صورتی که دانشکده بخواهد بر این عامل غلبه نماید، میتواند اساتید را به سوی نگاه پدرانه یا مادرانه به دانشجویان سوق دهد.
در حدود۷۰ درصد از دانشجویان در پاسخ به سوال ۷ گزینه زیاد یا بسیار زیاد را انتخاب نموده اند. این نتیجه نیز در راستای پاسخ به سوال ۶ بوده، فرضیه ما را مبنی بر این که نمره دانشجو تا حد بالایی در احترام او موثر است، تایید می کند.
سوالات ۸ الی ۱۰ در مجموع به بررسی شرایطی اختصاص دارند که نمره تنها عرصه مطرح کردن خود و تواناییهای خود در دانشگاه باشد. پاسخ به سوال ۸ با فرض (۳) ما، یعنی رابطه بین فرصت ها و احساس تعلق خاطر به دانشکده، مرتبط است. کسانی که با عدم پاسخ گزینه “هیچ عرصه ای نیافته ام” را انتخاب کرده اند، در حدود ۴۰ درصد از جمعیت آزمون را تشکیل می دهند. در حدود ۳۶ درصد از دانشجویان با یکی از اساتید بر روی پروژهای کار می کنند که آن را عرصهای مناسب برای بروز تواناییهای خود یافتهاند. حدوداً ۵۲ درصد دانشجویان به سوال ۹ پاسخ داده اند. بر اساس این پاسخ ها، ۴۴ درصد دانشجویان فشار امتحانات و باقی نماندن وقت برای فعالیت های دیگر را از جمله موانع و عوامل بازدارنده دانسته اند. ۹۲درصد از دانشجویان به سوال ۱۰ پاسخ داده اند که در میان آنان ۸۵ درصد گزینه بسیار زیاد، و بیش از ۱۲درصد گزینه زیاد را انتخاب کرده اند. میتوان گفت در مجموع ۹۷ درصد دانشجویان خواهان پیدایش عرصه های متنوعتر برای کار علمی غیر از امتحان و نمره در دانشکده هستند.
نهایتاً بر اساس پاسخ دانشجویان به سوال ۱۱، در مجموع بیش از ۷۰ درصد دانشجویان خواهان کار علمی جدی هستند، هر چند که کار در این حالت سخت و زیاد باشد. این نتیجه فرضیه ما را مبنی بر این که بیشتر دانشجویان مشتاق کار علمی هستند تایید می کند و نشان می دهد که عمده دانشجویان متمایل به خلاقیت و برخورد با چالشهای علمی هستند و بر خلاف برخی تصورهای رایج، مایل به باصطلاح “از زیرکار دررفتن” نیستند. آنچه دانشکده بایستی فراهم نماید، آن است که چه در روشهای تدریس و چه در فرصتهای جانبی علمی، مجال خلاقیت ایجاد گردد و هیجانات طبیعی و اشتیاقهای دانشجویان با فعالیتهای علمی آنان پیوند یابد.
منابع
ساویز احمد. (۱۳۹۰). در مسیر پویایی همراه با دانشجویان. مرکز مشاوره دانشگاه علم و وصنعت ایران
نعامی عبدالزهرا. (۱۳۸۹). فصلنامه مطالعات روانشناختی دوره ۵ شماره ۳ ص ۱۱۷.