نگاهی بر مفهوم عملی توحيد در زندگی

انتشار یافته در تاریخ: 20 سپتامبر 2014

PDF_wavyico احساس اعتماد به نفس، استحکام درونی، نگاه سالم و اميدوارانه به بيرون، محبت به ديگران و تعهد و مسئوليت نسبت به جامعه، عشق به حرکت و سازندگی و…آيا همه اين خواص شخصيتی بدون ايمان به خداوند در يک انسان جمع می­‌شوند؟Thumb30

آن چه که از تحقيقات و بررسی­‌های موجود برمی­‌آيد، نقطه اعلای تمام اين ويژگی­‌ها را در انسان­‌هايي می­‌يابد که ايمان به خداوند در محور افکار و اهداف آنان قرار دارد. قصد ما در اين مقاله خاطرنشان کردن اين واقعيت است که احساس امنيت عميق که خود پايه استحکام، قدرت شخصيت و تعهد و مهرورزی به ديگران است، پيوندی اصيل و مستقيم با ايمان به خداوند دارد. سپس بايد اين درک روان‌شناسانه را يادآور شويم که بسياری از بيماری­‌های روانی، ناشی از احساس عدم امنيت به خصوص در دوران کودکی است. به اين ترتيب واضح می­‌گردد که  انسان در ساختار وجودی خود نشانه­‌هایي روشن از  بندگی و نياز به خداوند قادر و مهربان دارد، و تنها در صورت درک حضور خداوند در زندگی خويش است که می­‌تواند در تمام وجوه زندگی احساس امنیت کند، و به معنای واقعی شکوفا شود.

 احساس امنيت

لازمه احساس تعهد داشتن شخصيت قوي است و لازمه شخصيت قوي و استحکام دروني آن است که شخص خود از احساس امنيت  کافي برخوردار باشد. احساس امنيت از نيازهای اوليه آدمی است. از ويژگي­‌هاي آدمي آن است که بدون احساس امنيت، کم­تر مي­تواند خلاقيت و شکوفايي داشته باشد. احساس امنيت از عميق­‌ترين و بنيادي­‌ترين نيازهاي آدمي است که دارای سطوح متعددي همچون امنیت فیزیکی، امنیت اجتماعی، شغلی و… است. امنيت فيزيکي، تأمين غذا، پوشش، سرپناه و ساير نيازها را شامل مي­‌شود و عموماً پس از تأمين حدودی اين امنيت، انسان به نيازهای اجتماعی خود توجه بيشتری نشان می­‌دهد. این نیازها نیز به نوبه خود به امنيت اجتماعي، امنيت شغلي، نياز به دوست داشته شدن، تعلق و محبّت مربوط می­‌شوند. شايد تشکيل خانواده را نيز بتوان به نوعي در راستاي جست­جوي انسان براي امنيت، تعلق و محبت دانست.

 اين احساس امنيت مي­‌تواند از چند منبع به دست آيد:

۱- از تکيه به افراد

۲- از نظم اجتماعی

۳-  از توانايي­‌ها و مهارت­‌هاي کسب شده و استعدادهاي خويش

عامل بنيادی­‌تر، يعنی ايمان به خداوند را به منظور نتيجه­‌گيری، پس از اين عوامل مورد بحث قرار می­‌دهيم.

احساس امنيت ناشي از تکيه يک فرد به فرد ديگر

اين حالتي است که به عنوان مثال در يک کودک مشاهده مي­‌شود؛ وقتي پدري دارد که به قدرت او، و حمايت و دفاع او در برابر خطرات و تهديد ديگران اطمينان دارد. چنين کودکاني فرصت مي­‌يابند تا در محيطي که درآن “سال­‌بالايي­‌ها” ممکن است با قلدري و کتک زدن، بچه­‌هاي ديگر را کنترل کنند و با ايجاد ترس مانع از حرکت طبيعي آنان شوند، شخصيتي توأم با اعتماد به نفس را در خود توسعه دهند و به مطرح کردن خود، پيشگامي درپذیرش مسئوليت­‌ها و مشارکت در فعاليت­‌هاي اجتماعي بپردازند. در صورت عدم ايفای نقش مؤثر پدر، فشارهاي محيط بر کودک مي­تواند منجر به ايجاد شخصيتي ضعيف و گاهاً تحقير شده گردد و حتی تداوم احساس ناامنی ذهنی می‌تواند باعث شود که شخص در مبادلات اجتماعي فردی غيرقابل اطمينان باشد؛ چرا که او با ترس­‌ها و احساس عدم امنيت دروني خود دائماً سعي مي­‌کند راهي براي بالا رفتن و خروج خود از بحران­‌ها بيابد حتي اگر براي اين کار لازم باشد پا بر روي ديگران بگذارد.

کسب احساس امنیت از نظم اجتماعی

شرایطی را در نظر بگیریم که در آن نظم حاکم بر سطح شهر و مبادلات بين مردم از ثبات کافی برخوردار بوده و قادر به تأمين امنيت ذهني لازم باشد؛ به گونه­‌اي که شخص از اين اطمينان نسبي برخوردار باشد که حريم و حقوق او محفوظ مي­‌ماند و در صورت نقض آن، حقوق او از طريق استناد به همين نظم به سرعت  قابل استيفا خواهد بود. از اين نظر امنيت بر حسب حوزه حضور انسان مي­تواند به امنيت اجتماعي، امنيت شغلي، امنيت عاطفي، امنيت تردد و… دسته­‌بندي شود. به عنوان نمونه‌ای  ساده از اثر امنيت شغلی، اگر شخص از محفوظ بودن جايگاه شغلي خود نسبتاً مطمئن باشد، کم­تر دليلي دارد که از ديگران بدگويي کرده يا جايگاه آنان را تضعيف نمايد. چنين رفتارهاي غير متعهدانه شغلي در بسياري موارد حاکي از عدم احساس اطمينان و يا احساس خطر در مورد جايگاه خويش است. گاه علت تنه­‌ زدن­‌ها و هل دادن­‌ها در سوار شدن به اتوبوس شلوغ، عدم احساس امنيت ذهني است؛ چرا که شخص نگران بسته شدن درب اتوبوس و رفتن آن است؛ و اين موردي است که در اثر عجله رانندگان و کمبود اتوبوس در شهر تهران بسيار رخ داده است. در صورت مکث اتوبوس­ها به مقدار کافي و آرامش در اين زمينه چنين احساسي و متعاقباً چنين رفتارهايي رخ نمي­‌داد. لذا نظم اجتماعي می‌تواند منجر به احساس امنيت ذهني شده، و شرايط را براي تعامل‌های توأم با تعهد بیشتر بین اعضای جامعه مساعد گرداند.

احساس امنيت ناشي از علم يا مهارت کسب شده

در مواردي که شخص از احساس توانائي در يک حيطه مشخص برخوردار است و  کم­تر از جانب ديگران براي موقعيت يا جايگاه خود احساس خطر مي­‌کند. به عبارتي او در اثر تلاش خود، از سطح منازعات و رقابت­‌ها عبور کرده و نوعي اطمينان دروني براي او حاصل شده، و از اين رو به آرامش رسيده است. چنين شخصي مي­‌تواند در مواردي که به آن حيطه مربوط مي­‌شوند نوعي احساس بزرگواري و سخاوتمندي از خود نشان دهد و رفتارهايي حاکي از احساس تعهد داشته باشد.

 احساس امنيت ناشي از درک عملي حضور خداوند در زندگي

اين منبع از احساس امنيت از تمام موارد مطرح شده در قبل به مراتب قوي­‌تر است. همه مي­‌دانيم که در شبه جزيره عربستان قبل از اسلام، گاهاً افراد براي کم­ترين مقدار آب خون يکديگر را مي­‌ريختند، و قبائل مختلف يکديگر را غارت مي­‌کردند و احساس کينه و دشمني بين اقوام مختلف شايع بود.

اما توحيد و اعتقاد عميق به خداوند در مدت دعوت پيامبر اسلام؛ از همين انسان­‌ها نمونه­‌هايي ساخت که در عين نداري، اندک غذاي خود را در سختي­‌ها با هم تقسيم مي­‌کردند. افرادي که پس از مهاجرت مسلمانان از مکه به مدينه خانه کوچک خود را با پرده به دو نيم مي­‌کردند و “برادران” و “خواهران”  خود رادرخانه خويش مسکن مي­‌دادند، يتيمان را به مهر از زمين برمي­‌داشتند و با هم مهربان بودند.

اگر اين مطلب را با اين يافته معتبر علمي تطبيق دهيم که نیاز به امنیت یکی از نیازهای اولیه آدمی است، درخواهيم يافت که توحيد و درک حضور خداوند چه ميزان احساس امنيت در دل آنان به وجود آورده بود. انساني که به اين ريسمان متصل شود، گزافه نيست اگر بگوييم  که حتي در غياب سه منبع امنيت مورد اشاره در قبل، باز هم از استحکام و استواري دروني برخوردار بوده و در سخت­‌ترين شرايط هنوز قادر به ادامه وظيفه و تعهد خويش خواهد بود. البته این به معنای رد سه منبع دیگر نیست، و هر انسان سالمی در کنار رشد ایمان خویش، در هر دوره­‌ای ممکن است از ترکیبی از این عوامل بهره برد.

حضرت يوسف  که در کودکي به چاه انداخته شد، و از حمايت پدر خود محروم گشت، با اتکاي به خداوند از امتحانات فراواني که پس از آن بر سر راه او ظاهر شد سرافراز بيرون آمد و جواني رشيد و برومند گشت که بار مسئوليت الهي بر دوش او قرار گرفت. حضرت رسول (ص) در شرايطي که مردمي ناآگاه در هنگام عبور ايشان از معابر زباله بر سر ايشان مي‌­ريختند، و در سفر به طائف کودکان را – کودکاني که پيامبر آن­‌طور دوست مي­داشت – تحريک به سنگ زدن به ايشان کردند، با خداوند راز دل خويش مي­‌گفت و باز دعوت خويش را براي نجات همين مردم ادامه مي­‌داد و با آنان مهربان بود. چنين بود که ايشان با جهل و ناداني؛ یعنی با ريشه عمده گرفتاري­‌هاي بشر، مبارزه‌ای خستگی‌ناپذیر کردند و همين انسان­‌ها را به الگوهاي تلاش و تعهّد تبديل کردند.

درک حضور خداوند در زندگي منجر به احساس امنيت شده، و با کاهش اضطراب­‌ها حس کمال­‌جویی انسان فرصت و مجال فعّاليت مي‌­يابد. پيمودن مسير رشد علمي و خودسازي عموماً گردنه­‌هاي دشواري دارد. در بسياري مواقع، سختي درس خواندن و ضرورت خودداري از برخي لذت­‌هاي “مخرّب” در مسير چنين انساني وجود دارد و عبور موفق از اين گردنه­‌ها و موارد مشابه، در کنار ناملايمات احتمالي در عرصه اجتماعي و خانوادگي، و تن ندادن به آلودگی‌ها، با اتّکا به خداوند امکان­‌پذير است.

NegareshTohidi

 انسان موحد، خود را در مسيری هدفمند می­‌يابد. او در مسيری کاملاً معنادار، يکی از مخلوقات منحصر به فرد خداوند است که بايد نقش خود را ايفا نمايد. به وعده خداوند مطمئن است: به این که در صورت تلاش او، دريچه­‌ها گشوده می­‌شود. موحّدین، کسی را جز خداوند در سرنوشت خود مؤثر نمی­‌دانند، به کرامتی که خداوند به آنان داده،  عزتمند و سرفراز هستند. ترس ندارند، و مضطرب نمی­‌شوند، چون می­‌دانند که نتيجه از سوی خداوند است و آنان مأمور به وظيفه‌ هستند و نه نگران نتيجه. سختی­‌ها را مصيبت نمی­‌بينند، بلکه آن­‌ها را کلاسی برای رشد می­‌بينند که بايد با تفکر و گسترش ظرفيت­‌های درونی­‌شان از آن‌ها عبور نمايند. به انسان­‌های ديگر از دريچه رحمت الهی می­‌نگرند، چرا که قدردانی در قبال محبت خود را از مردم انتظار ندارند، بلکه پاداش محبّت‌ها و زحمت‌های خود را نزد خداوند ذخیره می­‌کنند. در نتيجه موحّدین همواره می­‌توانند با مسئوليت و تعهد عمل کنند. آنان در مشاهده جهان و در مورد کارهای خود تفکر می­‌کنند، چرا که داده شدن قدرت تفکر به انسان، خود به معنای لزوم استفاده از آن توسط انسان برای رشد و حرکت است. انسان موحّد، آرام، متين، مهربان و در عين حال محکم و مقتدر است. نمونه والاي چنين عظمت روحي، پيامبر اکرم (ص) است که تمام آزارهای گروهي از مردم نادان در عصر ايشان، ايشان را از آن بازنداشت که پيام خود را بيان کنند و در آن پايداري ورزند.

به اين ترتيب آشکار می­گردد که توحيد، بستر شکل­‌گيری تعهّد و لازمه آن است. تأکيد این نوشته بر توحيد برای رساندن اين واقعيت است که مفهوم توحيد در عمل و نقش آن در زندگی انسان بيش از حد تصوّر گسترده است، و اين که ما در اين بخش به کاری فراتر از ارائه دروس معمول نيازمنديم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تلاش علمی خستگی‌ناپذیر

خانواده سالم، احیای خانواده، و جامعه خانواده محور وجه بارز کار علمی استاد را تشکیل می دهد، و سابقه ای بیش از چهل سال را در تحقیق و مشاوره رقم زده است. در نگرش ایشان، ارزش های اجتماعی از خانواده سرچشمه می گیرد و خانواده منبع رشد اخلاقی جامعه است، و حل موثر بیماری های اجتماعی با توجه به محوریت خانواده سالم امکان پذیر خواهد بود. ایشان در فاصله سالهای 1386 تا 1390 عهده دار مدیریت مرکز مشاوره روانشناختی دانشگاه علم و صنعت و نیز مشاور دانشکده مهندسی برق در ارتقای فضای انسانی و پیشرفت علمی بوده اند. وجه مهم دیگر فعالیت علمی و تخصصی ایشان، حوزه جوانان، و روانشناسی اجتماعی و محیطی با تکیه بر محیط‌های آموزشی، به خصوص آموزش عالی و دانشگاهی است. امروز ایشان به عنوان مشاور ارشد رئیس دانشگاه شاهد، و نیز به عنوان مشاور اجتماعی معاونت فرهنگی دانشگاه علم و صنعت برای پیشرفت علمی بر مبنای ارتقای فضای انسانی تلاش می کنند. ایشان معتقدند که انگیزه قوی و ارتباطات سالم انسانی در میان اعضای دانشگاه، کلید تحرک علمی است و بیدار کردن انگیزه های خفته جوانان، به معنای فعال ساختن ظرفیت های نهفته دانشگاه برای تاثیرگزاری در کشور است.